بازار آب معدنی در ایران طی دههی اخیر بهصورت چشمگیری رشد کرده است، اما این رشد همواره تحت تأثیر مستقیم متغیرهای اقتصادی و تورمی بوده است. با افزایش هزینههای تولید، حملونقل و بستهبندی، قیمت نهایی آب معدنی در بازار خردهفروشی نیز افزایش یافته و این موضوع بر کشش قیمتی تقاضا (Price Elasticity of Demand) اثر قابلتوجهی گذاشته است.
در شرایطی که قدرت خرید خانوارها کاهش یافته و هزینههای مصرفی بخش خوراکی و آشامیدنی افزایش پیدا کرده، درک رابطهی میان قیمت و تقاضا برای آب معدنی میتواند دیدگاه دقیقی از پویاییهای بازار و میزان پایداری تقاضای این محصول ارائه دهد.
هدف این پژوهش، تحلیل اثر تغییرات قیمتی بر حجم تقاضا و سهم برندها در بازار آب معدنی ایران است تا از منظر اقتصادی، مسیر بهینه قیمتگذاری و سیاستهای بازاریابی تعیین شود.
در اقتصاد، آب آشامیدنی در زمرهی کالاهای نسبتاً ضروری (Necessity Goods) طبقهبندی میشود. با این حال، آب معدنی بستهبندیشده بهدلیل وجود جایگزینهایی مانند آب لولهکشی یا آب تصفیهشده خانگی، دارای کشش قیمتی متوسط است؛ بهعبارتی افزایش قیمت آن بهصورت نسبی باعث کاهش تقاضا میشود، ولی نه به شکل ناگهانی.
کشش قیمتی تقاضا در بازار آب معدنی تابعی از چند عامل کلیدی است:
درآمد خانوار و قدرت خرید واقعی
درک ذهنی از ضرورت مصرف آب سالم
دسترسی به آب شهری باکیفیت
قیمت نسبی جایگزینها (مثل آب تصفیهشده یا آبهای طعمدار)
ارزش برند و اعتماد مصرفکننده به خلوص محصول
بهطور میانگین، مطالعات تجربی در ایران نشان میدهند که کشش قیمتی آب معدنی بین ۰٫۶ تا ۰٫۸- برآورد میشود؛ یعنی با افزایش ۱۰ درصدی قیمت، تقاضا حدود ۶ تا ۸ درصد کاهش مییابد.
هزینهی تولید آب معدنی از چهار بخش اصلی تشکیل میشود:
مواد اولیه (آب خام، فیلتر و مواد ضدعفونیکننده): حدود ۱۵٪
بستهبندی (بطری، درپوش، لیبل): حدود ۴۵٪
حملونقل و توزیع: حدود ۲۵٪
هزینههای عمومی و سربار: حدود ۱۵٪
در سال ۱۴۰۳، با رشد بیش از ۴۰٪ قیمت بطریهای PET و افزایش هزینه سوخت و لجستیک، قیمت تمامشدهی هر لیتر آب معدنی نسبت به سال قبل حدود ۲۵٪ افزایش یافت. این موضوع مستقیماً بر قیمت نهایی مصرفکننده تأثیر گذاشت.
در بازار خردهفروشی ایران، میانگین قیمت بطری ۵۰۰ میلیلیتری آب معدنی در سال ۱۴۰۳ حدود ۹٬۵۰۰ تومان و بطری ۱٫۵ لیتری حدود ۱۳٬۰۰۰ تا ۱۵٬۰۰۰ تومان است.
با وجود افزایش قیمت، حجم تقاضا در سطح ملی کاهش شدیدی نداشته است، اما الگوی خرید از برندهای پریمیوم به برندهای اقتصادی تغییر کرده است.
بر اساس برآوردهای صنعتی، اندازهی بازار آب معدنی ایران در سال ۱۴۰۳ حدود ۱٫۱ میلیارد لیتر و ارزش بازار حدود ۷٬۵۰۰ میلیارد تومان بوده است.
نرخ رشد اسمی بازار در پنج سال گذشته بهطور میانگین ۶٫۵٪ بوده که بخش عمدهای از آن ناشی از افزایش قیمتی و نه رشد حجمی است.
افزایشهای متوالی قیمت در دورههای ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۳ نشان میدهد که تقاضا بهصورت کوتاهمدت اندکی کاهش یافته، اما در بلندمدت بهدلیل نبود جایگزین پایدار، مجدداً تثبیت شده است.
به بیان دیگر، آب معدنی در سبد مصرف خانوار از یک «کالای اختیاری» به «کالای عادتمحور» تبدیل شده است.
در شرایط تورمی، برندهای اقتصادی با بستهبندی ساده و هزینهی پخش پایین توانستهاند سهم بازار خود را افزایش دهند. در مقابل، برندهای پریمیوم با قیمتهای بالاتر سهم خود را از حدود ۲۵٪ در سال ۱۳۹۸ به حدود ۱۸٪ در سال ۱۴۰۳ کاهش دادهاند.
برای مدلسازی این رابطه میتوان از یک تابع خطی ساده بهصورت زیر استفاده کرد:
Q=a−bPQ = a - bPQ=a−bP
که در آن:
QQQ: حجم تقاضا (میلیون لیتر)
PPP: قیمت متوسط خردهفروشی (تومان)
aaa: تقاضای بالقوه در قیمت صفر
bbb: ضریب کشش قیمتی
بر اساس دادههای میدانی، برای بازار ایران در سال ۱۴۰۳، مقدار تقریبی پارامترها چنین برآورد میشود:
a=1450,b=0.055a = 1450,\quad b = 0.055a=1450,b=0.055
در نتیجه، با افزایش ۱٬۰۰۰ تومانی در قیمت متوسط هر لیتر، حجم تقاضا حدود ۵۵ میلیون لیتر کاهش مییابد.
تورم مداوم در سالهای اخیر باعث شده مصرفکنندگان، بهویژه در طبقات متوسط، به سمت برندهای اقتصادی و بستههای بزرگتر (مانند ۱٫۵ یا ۶ لیتری) گرایش پیدا کنند.
در مقابل، برندهای پریمیوم برای حفظ سهم بازار، از تخفیفهای دورهای و بستههای چندتایی (Multipack) استفاده کردهاند.
تحلیل دادهها نشان میدهد که مرز روانی قیمت برای بطری نیملیتری در بازار ایران حدود ۱۰٬۰۰۰ تومان است. هرگونه افزایش بالاتر از این آستانه، منجر به افت محسوس تقاضا در کانال خردهفروشی میشود.
در استانهایی با آب شهری بیکیفیتتر (مانند خوزستان، کرمان و بوشهر)، کشش قیمتی پایینتر است؛ یعنی مصرفکننده حتی با وجود افزایش قیمت، خرید خود را کاهش نمیدهد. این مناطق سهم ارزش بالاتری از بازار ملی دارند.
سناریوی خوشبینانه:
تورم کنترلشده و ثبات در هزینههای تولید
رشد حجمی بازار: حدود ۷٪
رشد ارزشی بازار: حدود ۵٪
افزایش مصرف واقعی و ثبات قیمتهای روان
سناریوی محتمل:
نوسانات محدود اقتصادی و افزایش تدریجی قیمتها
رشد حجمی: ۴ تا ۵٪
رشد ارزشی: ۸٪
حفظ تقاضا در شهرهای بزرگ و کاهش جزئی در مناطق کمدرآمد
سناریوی بدبینانه:
تورم بالا، افزایش هزینه حملونقل و مواد بستهبندی
رشد حجمی: حدود ۱٪
رشد ارزشی صرفاً ناشی از افزایش قیمت
احتمال گرایش بخشی از مصرفکنندگان به آب تصفیهشده خانگی
جمعبندی:
بازار آب معدنی ایران حتی در سناریوهای منفی، از مقاومت نسبی تقاضا برخوردار است. عامل تعیینکننده در آیندهی بازار، مدیریت هوشمند قیمت و کنترل هزینهها خواهد بود.
مدیریت ساختار قیمت و حجم بستهبندی:
برندها میتوانند با کاهش حجم محصول و حفظ قیمت روان، اثر تورم را بر مصرفکننده کاهش دهند.
تمرکز بر مناطق با کشش قیمتی پایین:
استانهایی که کیفیت آب شهری در آنها پایین است، پتانسیل بالایی برای حفظ فروش دارند.
شفافیت در اطلاعرسانی:
اعلام منشأ منبع، ترکیبات معدنی و گواهی بهداشتی میتواند توجیه افزایش قیمت را برای مصرفکننده منطقی کند.
سیاست قیمتگذاری دو سطحی:
تفکیک واضح بین لاین اقتصادی و پریمیوم، به حفظ سهم هر بخش کمک میکند.
نوآوری در بستهبندی:
استفاده از بطریهای سبکتر و تجزیهپذیر میتواند بخشی از هزینه تولید را کاهش داده و پیام زیستمحیطی مثبتی ایجاد کند.
نتایج این تحلیل نشان میدهد که رابطهی قیمت و تقاضا در بازار آب معدنی ایران رابطهای معکوس ولی نسبتاً پایدار است.
افزایش قیمت منجر به کاهش محدود در تقاضا میشود، اما به دلیل ماهیت نیمهضروری محصول و ضعف جایگزینهای پایدار، بازار همچنان در وضعیت مقاومتی قرار دارد.
در افق ۱۴۰۸، در صورت حفظ ثبات اقتصادی، اندازه بازار آب معدنی ایران میتواند به بیش از ۱۰ میلیارد تومان در ارزش سالانه برسد.
برندهایی که از سیاست قیمتگذاری علمی و تحلیل کشش تقاضا بهره بگیرند، در این بازار پرنوسان مزیت رقابتی پایداری خواهند داشت.