شهلا شادان

مطالعه این مقاله حدود 88 دقیقه زمان ‌می‌برد.
1404/02/09
191



طرح کسب‌وکار جامع استارتاپ VLearn


خلاصه اجرایی


معرفی: VLearn یک استارتاپ در مرحله ایده است که پلتفرم آموزش صنعتی مبتنی بر واقعیت مجازی (VR) را ارائه می‌دهد. ماموریت VLearn ارتقای کیفیت آموزش در صنایع تولیدی، سلامت و هوانوردی ایران از طریق شبیه‌سازی‌های تعاملی است. چشم‌انداز ما تبدیل‌شدن به رهبر بازار آموزش صنعتی VR در ایران و پرکردن شکاف مهارتی نیروی کار با استفاده از فناوری‌هایimmersive است.

ارزش پیشنهادی منحصربه‌فرد VLearn، ارائه محتوای آموزشی واقعیت مجازی بومی‌سازی‌شده (به زبان فارسی و متناسب با فرهنگ صنعتی ایران) در یک محیط چندکاربره است که توسط هوش مصنوعی شخصی‌سازی می‌شوند.

این امر منجر به یادگیری (مثلاً آموزش VR می‌تواند ۴ برابر سریع‌تر از روش‌های سنتی باشد و ۱۰–۱۵٪ بهبود در نگهداشت دانش را ایجاد کند).


پیش‌بینی‌های مالی کلیدی (۵ ساله): طبق برآوردها، پلتفرم VLearn در سال اول عرضه تجاری حدود ۱۰۰ مشتری سازمانی را جذب خواهد کرد که این امر درآمدی معادل ~۵۰۰٬۰۰۰ دلار (مثلاً ~۲۵۰ میلیارد ریال) ایجاد می‌کند.

با فرض رشد سالانه حدود ۲۰٪ در تعداد مشتریان، انتظار می‌رود طی پنج سال درآمد سالانه به حدود ۱ میلیون دلار برسد. حاشیه سود خالص از سال سوم به بعد روندی صعودی یافته و در سال پنجم حدود ۳۰٪ خواهد بود. به این ترتیب، VLearn می‌تواند در سال سوم به نقطه سربه‌سر برسد و سپس سودآور شود.

رشد تجمعی درآمد و بهبود حاشیه سود ناشی از مقیاس‌پذیری مدل SaaS و حاشیه سود بالای نرم‌افزار خواهد بود. سرمایه اولیه مورد نیاز برای راه‌اندازی ~۵۰۰٬۰۰۰ دلار برآورد شده که عمدتاً صرف توسعه محصول، تأمین تجهیزات VR و هزینه‌های عملیاتی در ۱۲ ماه اول می‌شود.

این سرمایه‌گذاری طی ۵ سال با توجه به جریان‌های نقدی پروژه‌شده، بازگشت قابل توجهی را برای سرمایه‌گذاران به همراه خواهد داشت.

خلاصه مالی: درآمد تجمعی ۵ سال ~۳٫5 میلیون دلار، نرخ رشد سالانه مرکب ~۲۰٪ و حاشیه سود خالص ~۳۰٪ در سال پایانی برنامه (با توجه به تثبیت کسب‌وکار).

 

توضیحات شرکت


ماهیت کسب‌وکار Vlearn:

  این کار به‌صورت یک شرکت با مسئولیت محدود در ایران ثبت خواهد شد. محل استقرار شرکت در تهران (به عنوان پایتخت فناوری و صنایع ایران) در نظر گرفته شده است.

هدف اصلی شرکت متحول‌ساختن آموزش‌های تخصصی صنعتی از طریق فناوری واقعیت مجازی است. این پلتفرم آموزشی با شبیه‌سازی واقع‌بینانه سناریوهای کاری، به کارمندان این امکان را می‌دهد تا مهارت‌های خود را در محیطی امن و تعاملی تمرین کنند.

VLearn با تمرکز صرف بر بازار ایران، قصد دارد خلا موجود در دسترسی صنایع ایرانی به آموزش‌های پیشرفته را پر کند.

 

ماموریت و چشم‌انداز: 

ماموریت VLearn «توانمندسازی نیروی کار صنعتی ایران از طریق تجربه‌های آموزشی واقعیت مجازی» است.

چشم‌انداز ما این است که طی ۵ سال آینده به معتبرترین پلتفرم آموزش صنعتی VR در کشور تبدیل شویم، به طوری که سازمان‌های تولیدی، بیمارستان‌ها و مراکز هوانوردی استفاده از VLearn را به عنوان استاندارد آموزش کارکنان خود بپذیرند.

ما بر این باوریم که با VR می‌توان ایمنی، بهره‌وری و مهارت نیروی کار را در سطح ملی ارتقا داد.


مرحله فعلی و توسعه:

استارتاپ در مرحله ایده قرار دارد و در حال تحقیقات بازار و امکان‌سنجی فنی است. برنامه ما توسعه یک نمونه محصول اولیه (MVP) در ۱۲ ماه آینده و سپس آزمایش آن با چند مشتری پایلوت است.

ساختار حقوقی شرکت (مسئولیت محدود) امکان جذب سرمایه‌گذار و انعقاد قرارداد با شرکت‌های داخلی را فراهم می‌کند. همچنین، این ساختار به ما اجازه این را می‌دهد تا از مشوق‌های دولتی برای شرکت‌های دانش‌بنیان نیز بهره‌مند شویم.

در مجموع، شرکت VLearn با تکیه بر فناوری‌های نوین واقعیت مجازی و تیم متخصص خود، در پی ایجاد تحولی در شیوه آموزش صنعتی کشور است.


تحلیل بازار:


اندازه بازار و روندها (ایران و جهان):

بازار آموزش واقعیت مجازی در حال رشد چشمگیر در جهان و ایران است. در سطح جهانی، ارزش این بازار از حدود ۴٫۴ میلیارد دلار در ۲۰۲۳ به برآورد ۲۸٫۷ میلیارد دلار تا ۲۰۳۰ خواهد رسید (نرخ رشد ترکیبی سالانه ~۳۰٪).همچنین بازار گسترده‌تر واقعیت مجازی در آموزش ممکن است تا سال ۲۰۳۳ به رقم خیره‌کننده ۷۵ میلیارد دلار برسد.

که نشان‌دهنده نقش فزاینده فناوری‌های immersive در آموزش است. این رشد بالا ناشی از اثربخشی VR در بهبود یادگیری و کاهش هزینه‌های آموزشی است؛ به عنوان مثال، در یک مطالعه PwC، بیش از ۵۱٪ شرکت‌ها اعلام کرده‌اند که VR را در استراتژی یادگیری خود به‌کار گرفته یا در حال برنامه‌ریزی برای آن هستند. در ایران، بازار آموزش و سرگرمی واقعیت مجازی هنوز نوپا اما در حال ظهور است.

طبق گزارش Statista، تنها بازار هدست‌های VR در ایران تا سال ۲۰۲۵ به حدود ۶۵٫۵ میلیون دلار خواهد رسید که با نرخ رشد سالانه ۷٫۴٪ همچنان در حال افزایش است.

این آمار هرچند مربوط به سخت‌افزار است، اما گویای فراهم‌شدن تدریجی بستر فناوری VR در کشور می‌باشد. روندهایی نظیر بهبود دسترسی به هدست‌های مستقل (مانند Oculus Quest ) و افزایش آگاهی نسبت به مزایای VR، به پذیرش این فناوری در آموزش صنعتی کمک شایانی می‌کند.

بسیاری از صنایع در خاورمیانه نیز به دنبال راهکارهای یادگیری immersive هستند که نشان می‌دهد ایران نیز پتانسیل همگام شدن با این موج را دارد.


تقاضای بازار هدف (ایران):

بازار هدف VLearn، سازمان‌ها و شرکت‌های ایرانی در سه صنعت کلیدی است: تولید (کارخانه‌ها و صنایع سنگین)، سلامت (بیمارستان‌ها، دانشکده‌های علوم پزشکی) و هوانوردی (شرکت‌های هواپیمایی و آموزش خلبانی). این صنایع به دلیل ماهیت فعالیتشان، نیاز مبرمی به آموزش مستمر و شبیه‌سازی دارند:

کارخانه‌ها (نظیر خودروسازی، نفت، گاز و فولاد) با چالش‌هایی در آموزش ایمنی و کار با دستگاه‌های پیچیده مواجه‌اند. روش‌های سنتی (جزوات، فیلم، یا کارآموزی عملی) اغلب پرهزینه، وقت‌گیر و همراه با خطرات ایمنی هستند. برای مثال، وقوع حوادث کاری به دلیل خطای نیروی کم‌تجربه یک معضل رایج است.

درد نقطه‌ای مشتری: چگونه می‌توان کارگران را بدون به خطر انداختن ایمنی و تعطیلی خط تولید، آموزش داد؟ VLearn  با ارائه شبیه‌سازی واقعیت مجازی از سناریوهایی چون کار با دستگاه‌ها، پروتکل‌های ایمنی و واکنش به شرایط اضطراری، این مشکل را حل می‌کند. کارگران می‌توانند در یک محیط مجازی واقع‌نما با خطرات صفر تمرین کنند.

 

بیمارستان‌ها و دانشگاه‌های علوم پزشکی به آموزش عملی پزشکان، پرستاران و دانشجویان نیاز دارند. کمبود مراجعین آموزشی مناسب (بیماران واقعی برای آموزش)، محدودیت در استفاده از مولاژها/جسد‌ها و هزینه‌های بالای ایجاد سناریوهای بالینی، کیفیت آموزش عملی را محدود می‌کند.

مشکل مشتری: رزیدنت‌های پزشکی چگونه می‌توانند قبل از کار با بیمار واقعی، مهارت کافی کسب کنند؟

پلتفرم VLearn امکان شبیه‌سازی جراحی‌ها، مدیریت کدهای اورژانسی، و سایر پروسیجرهای پزشکی را در VR فراهم می‌سازد. این امر پیش از ورود به اتاق عمل، تجربه عملی ارزشمندی به فراگیران می‌دهد و اشتباهات پزشکی را کاهش می‌دهد.

به عنوان نمونه، مطالعات جهانی نشان داده‌اند جراحانی که با VR آموزش دیده‌اند تا ۴۰٪ اشتباهات کمتری نسبت به روش های سنتی دارند.

کاربرد VR در حوزه سلامت

شرکت‌های هواپیمایی و آموزشگاه‌های خلبانی جهت آموزش خلبانان و کادر پرواز از شبیه‌سازهای فیزیکی بسیار گران‌قیمت استفاده می‌کنند.

همچنین آموزش نیروهای زمینی (مکانیک هواپیما، مأمورین کنترل ترافیک زمینی، مهمانداران در مواقع اضطراری) نیازمند تجربه عملی سناریوهای نادر اما بحرانی (مثل خرابی موتور یا تخلیه اضطراری) است.

چالش مشتری: چگونه می‌توان آموزش‌های پرواز و ایمنی هوایی را با هزینه کمتر و دفعات بیشتر انجام داد؟ VLearn با ایجاد اتاق‌های شبیه‌سازی VR پرواز (Cockpit VR) و سناریوهای اورژانسی هوایی، یک مکمل مقرون‌به‌صرفه را برای سیمولاتورهای سنتی ارائه می‌دهد.

که در سطح جهانی نیز رویکرد مشابهی دیده می‌شود؛ شرکت Loft Dynamics در سوئیس اولین شبیه‌ساز VR را با تاییدیه سازمان هواپیمایی اروپا (EASA) برای آموزش خلبانی ارائه کرده است که نشان از کارآمدی این فناوری در هوانوردی را دارد.

پلتفرم ما می‌تواند برای ایرلاین‌های ایرانی راهکاری جهت تمرین سناریوهای نادر (مانند آتش‌سوزی موتور) بوده که به هیچ عنوان نیازی به تجهیزاتی با قیمت بالا نداشته و کاملا به صرفه است.

کاربرد پلتفرم واقعیت مجازی در هوانوردی

روند پذیرش VR در آموزش صنعتی شتاب گرفته است. بر اساس یکی از مطالعات اخیر PwC،

۵۱٪ از شرکت‌ها در جهان از VR در برنامه‌های آموزشی خود استفاده می‌کنند یا آن را در برنامه استراتژیک خود گنجانده‌اند.همچنین ۳۰٪ دیگر از شرکت‌ها در مرحله تحقیق و برنامه‌ریزی برای بهره‌گیری از VR هستند.

این آمار نشان می‌دهد در مجموع حدود ۸۱٪ شرکت‌ها اهمیت VR را در آینده آموزش نیروی انسانی درک کرده‌اند. دلیل این امر بازگشت سرمایه مناسب VR در آموزش است: کارکنان با  VR می‌توانند 4 برابر سریع‌تر آموزش بینند و ۲۷۵٪ اعتماد به نفس بیشتری در به‌کارگیری آموخته‌ها دارند.یک نمونه عملی، شرکت Walmart است که با به‌کارگیری آموزش VR، رضایت کارآموزان خود را ۳۰٪ بالاتر از دوره‌های سنتی رساند و به همراه آن نرخ حفظ مطالب نیز ۱۰–۱۵٪ افزایش یافت.

به علاوه مدت زمان آموزش برخی مهارت‌ها در Wlmart از ۸ ساعت حضوری به ۱۵ دقیقه در VR کاهش پیدا کرد. که معادل صرفه‌جویی میلیون‌ها دلار در بهره‌وری می‌باشد. این شواهد حاکی از آن است که مشتریان هدف VLearn نیز با به‌کارگیری VR می‌توانند نتایج مشابهی کسب کنند، مانند: کاهش زمان توقف تولید جهت آموزش، کاهش خطاهای عملیاتی و افزایش رضایت و حفظ دانش کارکنان.


تحلیل رقابتی:

بازار آموزش VR هرچند که در ایران کمی تازه است، اما در سطح بین‌المللی شرکت‌های متعددی در حال فعالیت‌اند که تجارب و درس‌آموخته‌های آن‌ها می‌تواند در استراتژی VLearn لحاظ شود. در ادامه به ۵ رقیب جهانی مطرح و وضعیت آن‌ها در این صنعت اشاره می‌نماییم:

 

STRIVR یکی از پیشگامان آمریکایی در حوزه آموزش واقعیت مجازی سازمانی است. این شرکت در سال ۲۰۱۵ تأسیس شده و راهکارهای یادگیری immersive را برای شرکت‌های Fortune 500 ارائه می‌دهد.

از نقطات قوت STRIVR می‌توان به داشتن تجربه گسترده در پروژه‌های بزرگ (از تربیت ورزشکاران NFL تا آموزش ۱٫۲ میلیون کارمند Walmart) اشاره کرد که اعتبار فناوری VR را اثبات می‌کند.

همچنین پلتفرم STRIVR دارای آنالیتیکس قوی برای ردیابی عملکرد کارمندان در سناریوهای VR می‌باشد. نقطه ضعف آن هزینه بسیار بالا و تمرکز عمده بر بازار آمریکا است؛

بدین معنا که محصولات و محتوای STRIVR برای شرایط ایران بومی‌سازی نشده و تهیه آن (به علت تحریم‌ها و نبود نمایندگی) برای شرکت‌های ایرانی عملاً ممکن نیست.

این فضای خالی، فرصتی برای VLearn ایجاد می‌کند تا نسخه محلی از خدمات مشابه را ارائه دهد.

 

این کمپانی، یک شرکت اروپایی (ایرلندی) بوده که تحت نام ENGAGE XR  در بورس لندن نیز فهرست شده است. پلتفرم ENGAGE امکان برگزاری کلاس‌ها، سمینارها و جلسات آموزشی تعاملی در فضای VR را برای آموزش و کسب‌وکارها فراهم کرده و از نقاط قوت این پلتفرم می‌توان به چندمنظوره بودن آن اشاره کرد:

این سیستم از آموزش دانشگاهی گرفته تا جلسه‌های کاری واقعیت مجازی را پشتیبانی کرده و بیش از ۲۰۰ سازمان از آن استفاده می‌کنند.

همچنین قابلیت اجرای چندکاربره با حضور همزمان افراد و ابزارهای مدیریتی (مانند ضبط جلسه، اسلایدهای سه‌بعدی) را دارد. ضعف آن تمرکز کمتر بر محتوای آموزشی کاملاً تعاملی صنعتی است؛

در واقع ENGAGE بیشتر به عنوان یک پلتفرم کلاس مجازی شناخته می‌شود تا شبیه‌ساز عملیات صنعتی. علاوه بر این، عدم حضور رسمی در ایران و نبود محتوای فارسی از موانع استفاده از آن در بازار هدف ماست.

 

شرکتی باسابقه در آمریکا (با حضور جهانی) که رهبر راهکارهای انتقال دانش مبتنی بر VR/AR  برای آموزش و صنعت لقب گرفته است. EON Reality پلتفرم جامعی دارد که به کاربران غیرفنی اجازه می‌دهد تا محتوای آموزشی VR/AR ایجاد کنند و دوره‌های تعاملی بسازند.

نقطه قوت کلیدی EON برخورداری از کتابخانه عظیم محتوا (هزاران شبیه‌سازی آموزشی در موضوعات مختلف) و تمرکز بر هوش مصنوعی فضایی برای شخصی‌سازی تجربه یادگیری است.

این شرکت اخیراً برنامه بلندپروازانه‌ای برای ورود به ایران اعلام کرده و در سال ۲۰۲۴ اولین مرکز هوش مصنوعی فضایی (Spatial AI Center) را در ایران افتتاح نموده است.  وجود EON در ایران هم فرصت همکاری برای VLearn را ایجاد می‌کند (مثلاً استفاده از برخی دوره‌های EON با همکاری محلی) و هم یک تهدید بالقوه رقابتی است.

نقطه ضعف EON هزینه بالای لایسنس پلتفرم و پیچیدگی آن برای کاربر نهایی است؛ بسیاری از راهکارهای آن نیاز به تجهیزات و آموزش‌های اولیه دارند. VLearn می‌تواند با ارائه راهکاری سبک‌تر و مقرون‌به‌صرفه ‌تر ویژه بازار ایران، در برابر EON مزیت‌هایی داشته باشد.

 

یک استارتاپ مستقر در انگلستان می‌باشد که بر آموزش واقعیت مجازی در حوزه سلامت و مهارت‌های نرم سازمانی تمرکز کرده است.  Virti توسط یک جراح ارتوپد تأسیس شده است و از ترکیب VR و هوش مصنوعی برای شبیه‌سازی محیط‌های پراسترس بهره گیری می‌کند.

نقطه قوت آن تأییدیه‌های متعدد و اعتبار علمی آن است همچنین این شرکت برنده جایزه بهترین نوآوری VR در حوزه سلامت در سال ۲۰۱۸ شده ، که توسط برنامه شتاب‌دهی نوآوری NHS (سرویس سلامت بریتانیا) انتخاب شده است.

این کمپانی نشان داده که آموزش VR می‌تواند عملکرد افراد را در شرایط واقعی به طور چشمگیری بهبود دهد. به عنوان مثال، نتایج استفاده از Virti در بیمارستان‌ها بهبود مدیریت استرس و افزایش آمادگی کادر درمان را گزارش کرده است.

با این حال، این استارتاپ عمدتاً بر بازار اروپا/آمریکا متمرکز است و موضوعات آموزشی آن فراتر از سلامت (مانند فروش، مدیریت) نیز توسعه نیافته است. برای بازار ایران، ضعف دیگر Virti عدم پشتیبانی بومی و هزینه بالای خدمات بین‌المللی است.

 

شرکتی آمریکایی که به طور تخصصی بر آموزش جراحی و پزشکی با واقعیت مجازی متمرکز است. این کمپانی توسط جراحان در سال ۲۰۱۶ بنیان‌گذاری شد و پلتفرم آن ترکیبی از شبیه‌سازی دقیق بالینی با کیفیت گرافیکی بالا ارائه می‌دهد.

نقطه قوت بسیار بارز Osso VR اثربخشی اثبات‌شده آن در ارتقای مهارت جراحان است؛ در مطالعات بالینی، آموزش با پلتفرم Osso VR موجب ۲۳۰٪ بهبود عملکرد جراحی در مقایسه با روش‌های سنتی شده است این دستاورد حیرت‌انگیز همراه با دریافت جوایزی نظیر «بهترین اختراعات مجلهTIME» جایگاه Osso VR را در صنعت آموزش پزشکی ممتاز کرده است.

به علاوه اینکه Osso VR محتوای بسیار غنی در حوزه جراحی دارد، تنها نقطه ضعف آن محدود بودن دامنه به رشته پزشکی و نیاز به تجهیزات پیشرفته (مانند کنترلرهای دقیق جراحی) است. ضمن اینکه هزینه اشتراک آن برای بیمارستان‌های کشورهای در حال توسعه بسیار سنگین خواهد بود.

VLearn می‌تواند با الگوگیری از روش‌های Osso VR، ماژول‌های پزشکی خود را توسعه دهد اما رویکردی چندصنعتی داشته باشد تا بازار وسیع‌تری را پوشش دهد.

 

اگرچه در بازار ایران رقیب مستقیم قدرتمندی در حوزه پلتفرم آموزشی VR صنعتی وجود ندارد (اکثر رقبا بین‌المللی فعلاً حضور محدودی در ایران دارند)، اما درس‌آموخته‌های آنان بسیار ارزشمند است.

نقاط قوتی مانند محتوای غنی، آنالیتیکس و استفاده از هوش مصنوعی در محصولات رقبا الهام‌بخش VLearn در توسعه محصول خواهد بود. از سوی دیگر، VLearn با بومی‌سازی محتوا، قیمت‌گذاری رقابتی و تمرکز ویژه بر نیازهای صنایع ایران می‌تواند مزیت رقابتی خود را نسبت به این بازیگران جهانی تعریف کند.

خلأ حضور بومی‌ها فرصت مغتنمی است: هرچند که ممکن است در آینده نزدیک شرکت‌هایی مانند EON Reality یا استارتاپ‌های داخلی وارد این عرصه شوند، اما VLearn به‌عنوان اولین پلتفرم تخصصی کشور می‌تواند با ایجاد شبکه مشتریان وفادار و ارائه خدمات سفارشی، پیشتازی خود را تثبیت نماید.

سازمان و مدیریت:


ساختار سازمانی:

ساختار سازمانی VLearn در سال‌های اولیه به صورت یک تیم استارتاپی چابک خواهد بود و با رشد کسب‌وکار، چارت سازمانی آن گسترش می‌یابد. در ابتدای کار، تیم هسته متشکل از بنیان‌گذاران و چند متخصص کلیدی است. ساختار پیشنهادی به این شکل است:

 

مسئول تعیین استراتژی کسب‌وکار، جذب سرمایه و توسعه بازار. (مثلاً یک کارآفرین با سابقه در صنعت فناوری آموزشی).

متخصص واقعیت مجازی که رهبری توسعه محصول را بر عهده دارد. این فرد بر همه جنبه‌های فنی از موتور گرافیکی تا یکپارچه‌سازی هوش مصنوعی نظارت دارد.

برنامه‌نویس Unity و متخصص طراحی سه‌بعدی که ساخت شبیه‌سازهای واقعیت مجازی را انجام می‌دهد. (در مراحل بعدی، تیم توسعه می‌تواند شامل چند برنامه‌نویس و مدل‌ساز سه‌بعدی باشد).

کارشناس آموزش که محتوای آموزشی را بر اساس استانداردهای یادگیری طراحی می‌کند. این نقش تضمین می‌کند تا سناریوهای VR از نظر آموزشی موثر و منطبق بر نیاز صنعت باشند.

جهت مدیریت زمان‌بندی پروژه‌های توسعه، هماهنگی بین تیم فنی و آموزشی، و اطمینان از تحویل MVP در موعد مقرر.

مسئول تدوین استراتژی بازاریابی، فروش به مشتریان سازمانی و مدیریت ارتباط با مشتریان (CRM). این نقش در فاز تجاری‌سازی اهمیت ویژه دارد تا پلتفرم به‌خوبی در بازار معرفی شود.

​​​​​​​ علاوه بر تیم داخلی، VLearn از مشاوران با سابقه و حرفه ای در صنایع هدف بهره خواهد گرفت:

به عنوان مثال، یک مشاور از صنعت تولید (برای طراحی سناریوهای ایمنی کارخانه)، یک پزشک یا مدیر آموزش بیمارستان (برای اعتبارسنجی ماژول‌های پزشکی) و یک خلبان یا مربی باتجربه هوانوردی (برای بخش شبیه‌ساز پرواز).

حضور این مشاوران تضمین می‌کند محتوای توسعه‌یافته دقیقاً مشکلات واقعی صنایع را نشانه بگیرد. همچنین، برنامه‌ریزی شده که VLearn با برخی شرکای کلیدی همکاری داشته باشد؛

از جمله شرکت‌های تأمین‌کننده سخت‌افزار VR در ایران (برای تأمین و نگهداری هدست‌ها)، یا مراکز آموزش صنعتی که مایل هستند تا پلتفرم VR را در دوره‌هایشان به کار گیرند. این مشارکت‌ها می‌تواند به نفوذ سریع‌تر در بازار و کاهش هزینه‌های اولیه کمک کند.

با گذر زمان و جذب سرمایه، ساختار سازمانی تکمیل‌تر خواهد شد (استخدام نیروهای بیشتر در توسعه، پشتیبانی فنی، فروش و غیره). اما در آغاز، رویکرد ما نگه داشتن تیمی چابک با مهارت‌های مکمل است تا با هزینه کمتر به ساخت محصول و آزمون بازار بپردازیم.

تصمیم‌گیری‌ها در این تیم کوچک به صورت منعطف و سریع انجام می‌شود که به عنوان مزیتی در فاز استارتاپی محسوب می‌شود.

محصولات و خدمات:


معرفی پلتفرم VLearn:

محصول اصلی VLearn یک پلتفرم آموزش واقعیت مجازی است که به سازمان‌ها این  امکان را می‌دهد تا سناریوهای آموزشی تعاملی را در قالب واقعیت مجازی اجرا و مدیریت کنند. این پلتفرم شامل دو بخش است:

  1.  محتوا/سناریوهای آموزشی VR در حوزه‌های صنعت، سلامت و هوانوردی

  2.  داشبورد مدیریت و ارزیابی که به مدیران سازمانی این اجازه را می‌دهد
    تا بتوانند دوره‌ها را تخصیص دهند و عملکرد فراگیران را رصد کنند.

پلتفرم VLearn به‌صورت نرم‌افزار به‌عنوان خدمت (SaaS) ارائه می‌شود؛ یعنی مشتریان سازمانی با اشتراک سالیانه
به محتوای آموزشی و آپدیت‌ها دسترسی خواهند داشت که در ادامه، ویژگی‌های کلیدی محصول توضیح داده شده است:

 

بر خلاف آموزش تک‌نفره، VLearn امکان آموزش گروهی و تعامل همزمان با چند کاربر در یک محیط مجازی را فراهم می‌کند. برای مثال، در یک سناریوی ایمنی کارخانه، چند کارگر به همراه مربی می‌توانند به صورت همزمان در کارگاه مجازی حضور داشته باشند؛ افراد به شکل آواتارهای سه‌بعدی یکدیگر را می‌بینند و می‌توانند با صدا و حرکات باهم تعامل کنند.
این قابلیت به‌ویژه برای آموزش‌هایی نظیر مانورهای تیمی (مثلاً کد اضطراری در بیمارستان یا هماهنگی خدمه کابین در هواپیما) حیاتی است و حس حضور در یک تمرین واقعی را ایجاد می‌کند.

 

پلتفرم شامل کتابخانه‌ای از سناریوهای از پیش ساخته‌شده (Use Caseهای رایج) در هر صنعت است ، مانند «آموزش کار با دستگاه CNC»،«رویه احیای قلبی ریوی (CPR)»، یا «چک ‌لیست قبل از پرواز هواپیما».
علاوه بر این، VLearn ابزارهایی برای سفارشی‌سازی این سناریوها ارائه می‌دهد. مربیان می‌توانند برخی پارامترها را تغییر دهند (مثلاً نوع ماشین‌آلات، شرایط محیطی، یا زبان محتوا) تا دوره آموزشی دقیقا مطابق نیاز سازمانشان شود.
همچنین سناریوهای جدید بنا به درخواست مشتریان قابل طراحی و اضافه‌شدن به پلتفرم هستند.
این انعطاف، VLearn را به یک پلتفرم ماژولار تبدیل می‌کند که می‌تواند به مرور برای حوزه‌های صنعتی خاص (مثل پتروشیمی، نیروگاهی، نظامی و غیره) گسترش یابد.

 

مدل تحویل محصول به دو صورت خواهد بود: اشتراک ابری (SaaS) که داده‌ها روی سرورهای امن VLearn ذخیره می‌شود، یا مدل استقرار در محل (On-premises) برای مشتریانی که به دلیل سیاست‌های امنیتی مایل‌اند سرور بر روی شبکه داخلی‌شان باشد. چابکی زیرساخت نرم‌افزاری ما اجازه می‌دهد تا برحسب نیاز مشتری، هر دو مدل ارائه شوند.

در فاز MVP، اولویت با ارائه ابری خواهد بود تا همه مشتریان به آخرین نسخه پلتفرم دسترسی داشته باشند.
در کنار پلتفرم نرم‌افزاری، خدمات مرتبط نیز به مشتریان ارائه می‌شود: از جمله آموزش اولیه استفاده برای مربیان سازمان، پشتیبانی فنی (رفع مشکلات سخت‌افزاری/نرم‌افزاری)، و تولید محتوای سفارشی در صورت نیاز. رویکرد VLearn فروش راهکار کامل‌تری است:

یعنی همراه با نرم‌افزار، مشاوره اجرایی کردن VR در فرآیند آموزشی شرکت‌ها نیز عرضه می‌گردد تا حداکثر ارزش از محصول ما برای مشتری حاصل شود.

 

استراتژی بازاریابی و فروش:

 

بازار هدف ما ایران است که در آن مفهوم آموزش VR صنعتی نسبتاً جدید می‌باشد. بنابراین استراتژی ورود شامل آگاه‌سازی بازار و اجرای پروژه‌های پایلوت موفق برای ایجاد اعتماد است.

در ۶-۱۲ ماه نخست پس از توسعه MVP، تمرکز بر جذب چند مشتری پیشرو (early adopters) خواهد بود، به‌ویژه سازمان‌هایی که رویکرد نوآورانه دارند یا قبلاً بودجه تحقیقاتی برای فناوری‌های جدید تخصیص داده‌اند. برای مثال، یک کارخانه بزرگ خودروسازی یا یک بیمارستان آموزشی سطح بالا که مایل به به‌کار گیری فناوری VR در برنامه‌های آموزشی خود هستند، به عنوان اولین مشتریان هدف شناسایی می‌شوند.

ما به این مشتریان اولیه تخفیف و شرایط ویژه ارائه می‌دهیم تا با ریسک کمتر وارد همکاری شوند. پس از اجرای موفق در این چند مجموعه و مستندسازی نتایج (کاهش حوادث، بهبود عملکرد کارکنان و غیره)، از مطالعات موردی آن‌ها در بازاریابی استفاده خواهیم کرد. حضور در نمایشگاه‌ها و رویدادهای صنعت نیز بخشی از ورود به بازار است.

برای نمونه شرکت در نمایشگاه نفت و گاز برای معرفی کاربردهای VR در ایمنی صنعتی، یا همایش مدیریت بیمارستانی برای نمایش شبیه‌سازهای پزشکی. به طور خلاصه، راهبرد ورود شامل تمركز بر نيچ ماركت‌هاي خاص در هر صنعت (مثل آموزش ایمنی پالایشگاه) و سپس گسترش تدریجی به سایر بخش‌ها است.

 

مدل درآمدی VLearn مبتنی بر فروش اشتراک سالیانه به سازمان‌ها است. هر اشتراک به یک مشتری سازمانی (مثلاً یک کارخانه یا بیمارستان) اجازه می‌دهد تعداد مشخصی کاربر (مثلاً تا ۵۰ نفر) را تحت پوشش دوره‌های VR قرار دهد.

قیمت پایه اشتراک سالانه حدود ۵٬۰۰۰ دلار (معادل ~۲ میلیارد ریال) در نظر گرفته شده است. این قیمت برای پکیج استاندارد و با دسترسی به مجموعه محتوای پایه سه صنعت می‌باشد.

برای سازمان‌های بزرگ‌تر یا نیاز به کاربران اضافی، مدل قیمت‌گذاری پلکانی است (برای هر ۵۰ کاربر مازاد، مبلغی افزوده می‌شود). همچنین ماژول‌های محتوایی پیشرفته یا سفارشی ممکن است با هزینه جداگانه (Licensing Fee) فروخته شوند.

دلیل انتخاب مدل SaaS اشتراکی این است که مشتریان سازمانی بتوانند هزینه را به عنوان اُپکس سالیانه در بودجه خود ببینند نه یک سرمایه‌گذاری یک‌باره بزرگ که تصمیم خرید را تسهیل می‌کند.

ضمن اینکه درآمد مکرر (Recurring) برای کسب‌وکار ما جریان نقدی پایدارتری فراهم می‌کند. در بلندمدت، با افزایش تعداد رقبا یا تغییرات بازار، انعطاف تغییر مدل قیمت‌گذاری (مثلاً پرداخت به ازای هر کاربر فعال یا پرداخت به ازای هر استفاده) نیز وجود خواهد داشت، اما در شروع، مدل ساده اشتراک سالانه ترجیح داده می‌شود.

 

کانال های فروش:

فروش VLearn عمدتاً فروش سازمانی (B2B) است که نیازمند ارتباط مستقیم و مذاکرات قراردادی خواهد بود. کانال‌های اصلی عبارت‌اند از:

  1. فروش مستقیم: تیم بازاریابی/فروش ما به صورت مستقیم با شرکت‌های هدف تماس برقرار کرده که این شامل شناسایی تصمیم‌گیران کلیدی (مدیران آموزش، مدیران منابع انسانی یا مدیران HSE در صنایع)و برگزاری جلسات دمو برای آنهاست. مواد فروش مانند پرزنتیشن، بروشور فنی و ویدئوهای کوتاه که به صورت دمو تهیه می‌شوند تا در این جلسات ارائه گردند.
     
  2. مشارکت با مشاوران آموزشی صنعتی: در ایران شرکت‌ها یا افرادی هستند که به طور تخصصی خدمات آموزش و مشاوره در صنایع ارائه می‌دهند. ما می‌توانیم با این بازیگران وارد همکاری شویم به طوری که آن‌ها پلتفرم ما را به مشتریان خود توصیه کنند.
    به عبارتی مدل فروش غیرمستقیم یا کانال‌ شریک (Channel Partner) نیز مدنظر است؛ به مشاور یا شرکت واسط، درصدی کارمزد برای هر قرارداد نهایی شده اعطا خواهد شد.
    این امر مقیاس دسترسی ما به بازار را افزایش داده، زیرا یک مشاور ممکن است همزمان با چندین کارخانه کار کند.
     
  3.    توافق با مراکز آموزشی و دانشگاهی: هرچند تمرکز اصلی ما سازمان‌ها هستند، اما همکاری با دانشگاه‌ها (مثلاً دانشگاه‌های صنعتی یا علوم پزشکی) می‌تواند به عنوان کانال جانبی مطرح باشد.
    ارائه پلتفرم به آزمایشگاه‌های دانشگاهی یا مراکز نوآوری جهت استفاده دانشجویان، علاوه بر درآمدزایی محدود، موجب شناخته‌تر شدن VLearn در جامعه متخصصین آینده خواهد شد که به نوعی یک اثر تبلیغاتی هم محسوب می‌شود.
    البته که این همکاری‌ها در سال‌های بعد از راه‌اندازی مدنظر قرار می‌گیرند.

 

استراتژی بازاریابی (تبلیغات و ترویج):

برای بازاریابی VLearn از ترکیب روش‌های دیجیتال و سنتی بهره خواهیم برد:

  1.  بازاریابی محتوایی و سئو: تولید محتوا به زبان فارسی درباره مزایای آموزش VR و انتشار آن در وبلاگ سایت VLearn و شبکه‌های اجتماعی حرفه‌ای (نظیر LinkedIn) مقالاتی نظیر «چگونه واقعیت مجازی ایمنی صنعتی را متحول می‌کند» یا «۱۰ آمار مهم درباره آموزش واقعیت مجازی» همراه با داده‌های معتبر (مثلاً نقل آمار PwC و Walmart) منتشر می‌کنیم.
    این محتوا با بهینه‌سازی موتور جستجو (SEO) باعث می‌شود مدیران صنعتی که در اینترنت به دنبال راهکارهای آموزشی نوین هستند، به سایت ما هدایت شوند.
    همچنین انتشار مطالعات موردی (Case Study) از پروژه‌های پایلوت موفق، بخش مهمی از بازاریابی محتوایی خواهد بود.

  2.    کمپین در لینکدین و شبکه‌های تخصصی: بسیاری از مدیران صنایع و متخصصان حوزه HRD در لینکدین فعال‌اند. ما با اجرای کمپین‌های هدفمند لینکدین (Sponsored Posts) محتوای خود را به دست مخاطبان هدف می‌رسانیم.
    برای مثال، نمایش یک ویدئوی کوتاه از محیط شبیه‌سازی VR ما در فید لینکدین مدیران ایمنی صنعتی شرکت‌های بزرگ، این روش با هزینه نسبتاً معقول به آگاهی‌رسانی برند کمک شایانی می‌کند.
    همچنین حضور در گروه‌ها و انجمن‌های آنلاین مرتبط با فناوری آموزشی و صنعت (وبینارها، رویدادهای آنلاین) برای معرفی VLearn برنامه‌ریزی می‌شود.

  3.    روابط عمومی و پوشش خبری: ارسال بیانیه خبری (Press Release) درباره راه‌اندازی VLearn به رسانه‌های فناوری داخل ایران (مانند وبسایت‌های خبری تکنولوژی و روزنامه‌های اقتصادی) گام دیگری است.
    اخباری همچون «اولین پلتفرم آموزش واقعیت مجازی صنعتی در ایران آغاز به کار کرد» می‌تواند توجه صنعتگران و حتی حمایت احتمالی نهادهای دولتی را جلب کند.
    همچنین تلاش خواهیم کرد در رویدادهای رقابتی استارتاپی یا جوایز فناوری آموزشی شرکت نموده و کسب عناوین یا تقدیرنامه‌ها را در تبلیغات منعکس کنیم.

  4.   تبلیغات پولی آنلاین: بخشی از بودجه بازاریابی صرف تبلیغات بنری در وبسایت‌های مرتبط با صنعت و آموزش می‌شود. همچنین تبلیغات گوگل ادوردز به زبان فارسی برای کلمات کلیدی مرتبط (مثل «آموزش واقعیت مجازی»، «شبیه‌ساز آموزشی صنعتی») راه‌اندازی خواهد شد تا در نتایج جستجو دیده شویم.
    بودجه تبلیغات دیجیتال در سال اول مثلاً ۲۰۰ میلیون ریال (حدود ۵٬۰۰۰ دلار) برآورد شده که انتظار داریم با آن حداقل ۲۰ قرارداد مشتری جذب شود که درادامه بحث CACنیز بوجود می‌آید.
    نرخ بازگشت هزینه تبلیغاتی (ROAS) به صورت مستمر پایش شده و کمپین‌ها بر اساس موثرترین پیام‌ها و کانال‌ها بهینه‌سازی می‌گردند.

تحلیل CAC و LTV :

هزینه جذب هر مشتری (Customer Acquisition Cost - CAC) در مدل B2B ما که شامل هزینه‌های بازاریابی (کمپین‌ها، تولید محتوا) و هزینه فروش (زمان صرف‌شده توسط تیم فروش برای هر قرارداد) است، با توجه به قیمت اشتراک ۵۰۰۰ دلاری، ما هدف گرفته‌ایم CAC را زیر ۱۰۰۰ دلار نگه داریم.

در سال اول ممکن است CAC به دلیل سرمایه‌گذاری برای آگاهی‌رسانی بیشتر باشد (~۲۰۰۰ دلار) ولی با شناخته‌تر شدن برند و استفاده از معرفی مشتریان راضی (عبارت چرخش دهان به دهان)، CAC نزولی خواهد بود.

از سوی دیگر ارزش طول عمر مشتری  (Customer Lifetime Value - LTV) نیز برای VLearn قابل توجه است؛ اگر هر مشتری حداقل ۳ سال اشتراک خود را تمدید کند، LTV  پایه ~۱۵٬۰۰۰ دلار خواهد بود که حتی با کسر هزینه‌های خدمات پشتیبانی، بسیار بیشتر از CAC است. نسبت LTV/CAC در سناریوی محافظه‌کارانه حدود 7.5 (15000/2000) و در سناریوی خوش‌بینانه بالای 10 خواهد بود که بیانگر مدل کسب‌وکار سالم است.

به بیان دیگر، هزینه‌ای که صرف جذب مشتری می‌کنیم در طول همکاری چندساله با سود مناسبی جبران خواهد شد. ما با ارائه خدمات باکیفیت و به‌روزرسانی مداوم محتوا تلاش می‌کنیم نرخ ریزش مشتری (Churn) را پایین نگه داریم ، هدف‌گذاری نرخ نگهداشت سالانه بالای ۸۰٪ است که در صنعت نرم‌افزار سازمانی متعارف محسوب می‌شود.

در مجموع، آنالیز مالی ما نشان می‌دهد حتی با فرض‌های واقع‌بینانه، واحد اقتصادی هر مشتری (Unit Economics) برای VLearn مثبت است و مقیاس‌پذیری (Scalability) کسب‌وکار به لحاظ مالی توجیه دارد.

 

برنامه عملیاتی:


توسعه محصول( (MVP زمان‌بندی ۱۲ ماهه: اجرای پروژه ساخت MVP به روش چابک (Agile) در چهار فاز سه‌ماهه برنامه‌ریزی شده است:

  تعیین مشخصات کلیدی MVP و طراحی مفهومی، در این فاز تیم با همکاری مشاوران صنعتی، سناریوهای اولویت‌دار را انتخاب کرده (مثلاً یک سناریوی ایمنی صنعتی و یک سناریوی پزشکی) و مستندات نیازمندی‌ها را تهیه می‌کند.

سپس طراحی اولیه رابط کاربری و داستان تعاملی هر سناریو صورت گرفته و خروجی این فاز یک Prototype  تعاملی کاغذی/ویدیویی است که جریان کاربر را نشان داده و برای دریافت بازخورد از ذینفعان ارائه می‌گردد.

در این فاز توسعه و پیاده‌سازی اولیه برنامه‌نویسی اصلی آغاز می‌شود. محیط‌های سه‌بعدی اولیه ساخته شده و تعاملات پایه (حرکت در محیط  VR، گرفتن اشیا، سیستم امتیازدهی) کدنویسی می‌شوند.

در پایان این فاز باید یک نسخه قابل اجرا از هر سناریو داشته باشیم، همچنین داشبورد مدیریت آنلاین در سطح پایه راه‌اندازی شده و تست‌های داخلی برای رفع باگ‌های بحرانی صورت می‌گیرد.

دراین مرحله تکمیل ویژگی‌ها و ادغام هوش مصنوعی صورت گرفته و قابلیت‌های پیشرفته‌تر افزوده می‌شوند، همچون: صداگذاری و افزودن راهنمای صوتی، پیاده‌سازی ماژول AI (مثلاً یک چت‌بات داخل سناریو یا الگوریتم تطبیق سطح سختی)، بهبود گرافیک و فیزیک واقع‌گرایانه.

همچنین کار بر روی یکپارچه‌سازی VR با داشبورد (ارسال داده‌های عملکردی کاربران به سرور)انجام می‌شود. اواخر این فاز نسخه آلفا به صورت درون‌شرکتی توسط تیم و شاید تعداد محدودی کاربر خارجی آزمایش شده تا مشکلات نهایی احصا گردد.

در این فاز آزمایش پایلوت و آماده‌سازی لانچ  نسخه بتا MVP آماده شده و در یک یا دو سازمان منتخب به صورت پایلوت اجرا می‌گردد. بازخورد کاربران واقعی در این آزمایش بسیار حیاتی است؛ تیم ما به محل مشتری رفته و دوره VR را برای گروه کوچکی برگزار می‌کند و نظرات آن‌ها درباره تجربه کاربری، محتوای آموزشی و تاثیر یادگیری  جمع‌آوری می‌شود.

براساس این بازخورد، اصلاحات سریعی در محصول اعمال خواهد شد. در پایان ۱۲ ماه، محصول MVP آماده عرضه عمومی (Launch) خواهد بود.

مستندات فنی، راهنمای کاربر و محتوای بازاریابی نیز تا آن زمان تهیه شده است.
در کنار این جدول زمانی توسعه، موازی با آن ، فعالیت‌های زیرساختی و تجهیزاتی نیز پیش می‌روند. تضمین کیفیت (QA) و تست مداوم بخشی از فرآیند Agile هر اسپرینت خواهد بود.

ما همچنین از متدولوژی اسکرام استفاده می‌کنیم و در هر اسپرینت ۲ هفته‌ای نسخه قابل ارائه‌ای نسبت به بخشی از محصول خواهیم داشت تا ریسک‌ها به موقع شناسایی شوند. جلسات بررسی اسپرینت با حضور کل تیم برای اطمینان از پیشرفت ، مطابق برنامه زمان‌بندی برگزار می‌شوند.

نیازهای سخت‌افزاری:

اجرای یک پلتفرم VR آموزش صنعتی، علاوه بر نرم‌افزار، مستلزم سخت‌افزارهای مرتبط است:

 

ما برنامه داریم برای شروع حداقل ۵–۱۰ هدست Oculus Quest 2 یا 3 تهیه کنیم (به عنوان دستگاه‌های تست و همچنین برای عرضع دمو به مشتریان).
هنچنین Oculus Quest  انتخاب مناسبی است چون به صورت بی‌سیم و مستقل عمل می‌کند و نیاز به کامپیوتر جداگانه ندارد.
ضمن اینکه قیمت نسبتاً مناسبی (~۴۰۰ دلار) دارد. به مرور و با آغاز پروژه‌های پایلوت، ممکن است هدست‌های بیشتری نیز خریداری شود یا به مشتریان جهت اجرای آزمایشی قرض داده شوند.
یکی از چالش‌های سخت‌افزاری در ایران، واردات و هزینه بالای هدست است؛ در برنامه مالی هزینه‌ای برای تهیه این تجهیزات دیده شده و ما برای کاهش هزینه می‌توانیم از واردکنندگان رسمی یا شرکت‌های استارتاپی فعال در حوزه VR کمک بگیریم.
هدست‌های تهیه‌شده به همراه لوازم جانبی (مانند کیف حمل، کاور بهداشتی صورت، شارژر اضافه) خواهد بود تا در محیط‌های پرکاربرد سازمانی علاوه بر دوام ، سهولت استفاده نیز داشته باشند.

 

تیم فنی برای توسعه محتواهای VR نیاز به کامپیوتر/لپ‌تاپ‌های قدرتمند( GPU بالا) دارد. بر این اساس، ۲ سیستم دسکتاپ پیشرفته برای توسعه Unity و تست VR تهیه شده است (با کارت گرافیک حداقل Nvidia RTX3060 یا بالاتر).
این موضوع به ما این اطمینان را می‌دهد که فرآیند ساخت و تست با کیفیت بالا و بدون کندی انجام می‌شود.

 

برای میزبانی سرورها و پایگاه داده  VLearn، در فاز اولیه از خدمات ابری بین‌المللی مانند AWS  یا Azure استفاده خواهیم کرد. به عنوان مثال، یک سرور مجازی در AWS (منطقه اروپا/آسیای‌غربی جهت نزدیکی به ایران) که سرویس وب و بانک اطلاعاتی را اجرا کند.
البته با توجه به ملاحظات تحریم و سرعت اینترنت داخلی، گزینه استفاده از ابرهای داخلی نیز بررسی می‌شود.
پلتفرم‌های ایرانی ابری (مانند آروان‌کلود) می‌توانند میزبانی داده‌ها را در داخل فراهم کنند که مزیت کاهشLatency برای کاربران و تطابق با قوانین حاکمیتی داده را دارد.
تصمیم بر آن است که در دوره پایلوت از AWS استفاده شود (به دلیل راه‌اندازی سریع‌تر و امکانات گسترده) اما همزمان آمادگی مهاجرت به یک ارائه‌دهنده داخلی در صورت نیاز وجود داشته باشد.

 

هرچند داده‌های ما حساسیت بسیار بالای اطلاعاتی (مانند مالی یا شخصی) ندارد، اما به هر حال شامل اطلاعات عملکرد کارکنان شرکت‌هاست که محرمانه تلقی می‌شود. بنابراین پیاده‌سازی اقدامات امنیت سایبری ضروری است:
استفاده از ارتباطات رمزنگاری‌شده (SSL) بین هدست و سرور، احراز هویت کاربران (با نام‌کاربری/رمز یا Single Sign-On سازمانی در صورت امکان)، و ذخیره‌سازی رمزنگاری‌شده داده‌های حساس.
تهیه نسخه پشتیبان منظم از پایگاه داده به صورت هفتگی در یک سرور ابری ثانویه، بخش دیگری از عملیات خواهد بود تا در صورت بروز خرابی، اطلاعات مشتریان محفوظ بماند.
همچنین از آنجا که در VR امکان بروز مشکل برای دستگاه‌ها یا کاربران وجود دارد (مثلاً شکستگی کنترلر یا سردرگمی کاربر)، برنامه‌ای برای پشتیبانی فنی ۲۴/۷ در دوره‌های آموزشی مهم تدوین خواهد شد.
​​​​​​​ این یعنی در زمان برگزاری یک دوره VR در محل مشتری، یک پشتیبان فنی آماده به حل مشکلات احتمالی (حضوری یا ریموت) خواهد بود تا اخلالی در آموزش به وجود نیاید.

 

از نظر فضا و محل کار، تیم VLearn در ابتدا در یک دفتر کار اشتراکی
((Coworking Space در تهران مستقر خواهد شد تا هزینه‌های دفتر کاهش یابد و امکان شبکه‌سازی با استارتاپ‌های دیگر وجود داشته باشد. به تدریج و با بزرگ‌تر شدن تیم، فضای مستقل‌تری ایجاد می‌شود.

برای امور حقوقی و اداری، در صورت نیاز از خدمات برون‌سپاری استفاده می‌کنیم (مانند مشاور حقوقی جهت قراردادهای مشتریان یا حسابدار پاره‌وقت برای امور مالیاتی).

همچنین عملیات نگهداری و به‌روزرسانی سرورها به صورت مداوم انجام انجام خواهد گرفت؛ استفاده از ابزارهای پایش سرور (مانند  CloudWatch) جهت نظارت بر سلامت سرویس در برنامه است.
به طور کلی، برنامه عملیاتی VLearn به شکلی طراحی شده که ظرف یک سال آینده محصول آماده ورود به بازار شود و همزمان زیرساخت‌های لازم برای خدمت‌رسانی مطمئن به مشتریان نیز مهیا گردد.

پس از سال اول و جذب سرمایه/درآمد، فازهای بعدی عملیاتی شامل گسترش تیم توسعه برای تولید محتواهای جدید، راه‌اندازی مرکز آموزش VR برای دمو به مشتریان، و ایجاد بخش پشتیبانی مشتریان بوجود خواهد آمد.


برنامه مالی:


فرضیات کلیدی مالی:

برنامه مالی ۵ ساله VLearn براساس چند فرض واقع‌بینانه تدوین شده است: 
1.    در سال اول ۱۰۰ سازمان به عنوان مشتری جذب شوند (با متوسط درآمد ۵۰۰۰ دلار از هر کدام).
2.    نرخ رشد تعداد مشتریان ~۲۰٪ سالانه باشد (با جذب مشتریان جدید و نرخ حفظ حدود ۸۰٪).
3.    قیمت اشتراک، ثابت بماند یا متناسب با تورم تعدیل ریالی شود.
4.     هزینه‌های عملیاتی عمدتاً شامل حقوق تیم، زیرساخت ابری، تجهیزات و بازاریابی با رشد ملایم افزایش یابد. 
5.    سرمایه‌گذاری اولیه ۵۰۰٬۰۰۰ دلاری طی دو سال نخست صرف شود تا کسب‌وکار به نقطه سربه‌سر برسد.


پیش‌بینی سود و زیان (Income Statement): بر اساس فرضیات فوق، جدول مالی ۵‌ساله (پیش‌بینی) خلاصه‌ای از صورت سود و زیان پیش‌بینی‌شده VLearn در جدول زیر آمده است. مبالغ به هزار دلار ذکر شده‌اند و اعداد منفی در پرانتز نشان‌دهنده زیان هستند:

سال مالی درآمد کل هزینه‌ها سود خالص
۱۴۰۴ (سال ۱) ۰ ۳۰۰ (۳۰۰)
۱۴۰۵ (سال ۲) ۵۰ ۵۰۰ (۴۵۰)
۱۴۰۶ (سال ۳) ۲۰۰ ۶۰۰ (۴۰۰)
۱۴۰۷ (سال ۴) ۶۰۰ ۷۰۰ (۱۰۰)
۱۴۰۸ (سال ۵) ۱٬۰۰۰ ۹۰۰ ۱۰۰

                                                      
در سال اول با وجود کسب درآمد ۵۰۰ هزار دلاری، به دلیل هزینه‌های راه‌اندازی و توسعه محصول (~۷۰۰ هزار دلار)، زیان خالص حدود ۲۰۰ هزار دلار پیش‌بینی شده و در سال دوم، با رشد درآمد و کنترل هزینه‌ها، زیان بسیار محدود خواهد شد (نزدیک به نقطه سربه‌سر).

در سال سوم هم، شرکت به سودآوری خواهد رسید. حدود ۵۰ هزار دلار سود خالص (حاشیه ۷٪) که عمدتاً به دلیل افزایش مقیاس درآمدی و عدم نیاز به تکرار برخی هزینه‌های راه‌اندازی است.

از سال چهارم به بعد، حاشیه سود جهش پیدا کرده و ابتدا به ۲۰٪ و سپس به ۳۰٪ در سال پنجم می‌رسد. این ارقام بیانگر مدل یک کسب‌وکار سودآور در بلندمدت هستند؛ به‌طوری‌ که پس از پوشش هزینه‌های ثابت اولیه، هر مشتری جدید سود حاشیه‌ای قابل توجهی را به آن می‌افزاید (ماهیت پلتفرم نرم‌افزاری).

شایان ذکر است که در این پیش‌بینی، نسبت هزینه تحقیق‌وتوسعه و بازاریابی به درآمد طی سال‌ها کاهش یافته و منجر به بهبود حاشیه سود خواهد شد. همان الگویی که برای شرکت‌های SaaS متداول است.


پیش‌بینی جریان نقدی:

جریان نقدی ما در سال اول منفی خواهد بود زیرا سرمایه اولیه صرف توسعه MVP و خرید تجهیزات می‌شود و دریافت درآمد از مشتریان به صورت تدریجی است.

با سرمایه‌ ۵۰۰ هزار دلاری، پیش‌بینی می‌کنیم حدود ۳۰۰ هزار دلار آن در ۱۲ ماه اول مصرف شود (شامل ۱۵۰k$ هزینه پرسنل، 50k$ تجهیزات، 50k$ بازاریابی و Misc). 50k$ (۲۰۰ هزار دلار) باقی‌مانده‌ی سرمایه نیز برای پوشش کمبود جریان نقدی سال دوم استفاده می‌شود.

از سال سوم که جریان درآمد عملیاتی مثبت شد، شرکت دیگر نیاز به تزریق سرمایه جدید نخواهد داشت و حتی می‌تواند جریان‌های نقد اضافه را در توسعه محصول یا بازپرداخت به سهامداران به‌کار گیرد.

بر اساس مدل مالی، نقطه سربه‌سر نقدی(Cash Break-Even)در اواخر سال دوم یا اوایل سال سوم حاصل می‌شود . دقیقا زمانی که موجودی نقدی شرکت دیگر کاهش نمی‌یابد و حتی شروع به افزایش می‌کند.

ترازنامه شرکت نیز با دارایی‌هایی چون تجهیزات (سرمایه‌گذاری اولیه در هدست‌ها و کامپیوترها) و دارایی‌های نامشهود (نرم‌افزار توسعه‌یافته) شکل می‌گیرد. همچنین بدهی عمده‌ی پیش‌بینی نشده ای وجود نداشته، مگر اعتبارات جاری یا وام‌های کوتاه‌مدت برای مدیریت نقدینگی فصلی.

در کل ساختار مالی با اتکا بر سرمایه سهام (Equity) است و برنامه‌ای برای اخذ وام های سنگین وجود ندارد.

 

نقطه سربه‌سر عملیاتی را می‌توان هم به صورت زمانی و هم حجمی بیان کرد. (Break-Even Year 3) از نظر زمانی همان طور که گفته شد، انتظار داریم در سال سوم به سود عملیاتی برسیم و از نظر حجم فروش، با هزینه‌های ثابت حدود 700 هزار دلار در سال (برای تیم و زیرساخت) و حاشیه سود ناخالص ~70% برای هر اشتراک (چرا که هزینه مستقیم ارائه خدمات نسبتاً پایین است)، در نتیجه تعداد اشتراک مورد نیاز برای سربه‌سر حدود 200 عدد در سال است.

این تقریباً منطبق بر همان 150-200 مشتری تجمعی تا سال سوم است. به زبان ساده، اگر ما تا پایان سال سوم بتوانیم 150+ سازمان را اشتراک‌دهی کنیم، این موضوع می‌تواند درآمد حاصل از هزینه‌های ما را کاملا پوشش ‌دهد.

بعد از آن هر مشتری جدید عمدتاً به سود تبدیل می‌شود. این نقطه سربه‌سر نسبتاً پایین (چند صد مشتری سازمانی) به دلیل قیمت مناسب محصول و هزینه‌های ثابت کنترل‌شده، دست‌یافتنی به نظر می‌رسد.
سرمایه‌ مورد نیاز و تخصیص آن: همان‌گونه که ذکر شد، سرمایه اولیه ۵۰۰٬۰۰۰ دلار (یا معادل ریالی آن) برای راه‌اندازی پروژه مورد نیاز است.

این سرمایه قرار است در مرحله بذری (Seed) از طریق سرمایه‌گذاران به صورت جسورانه یا شرکت‌های سرمایه‌گذاری داخلی تأمین شود. استفاده این مبلغ طی 18 ماه نخست به این صورت پیش‌بینی شده است: ۵۰٪ توسعه محصول (حقوق تیم فنی، مجوزهای نرم‌افزار و مشاوران)، ۲۰٪ تجهیزات و زیرساخت (خرید سخت‌افزار VR و سرورهای ابری)، ۲۰٪ بازاریابی و فروش (کمپین‌های معرفی، حقوق تیم فروش، تهیه محتوای تبلیغاتی)، و ۱۰٪ سایر هزینه‌ها و ذخیره احتیاطی (هزینه‌های حقوقی، اداری و پیش‌بینی‌نشده).

این تخصیص می‌تواند بسته به شرایط تعدیل شود ولی در کل اولویت با ساخت یک محصول کم‌نقص و کسب سهم بازار اولیه است. پس از این مرحله، در صورت لزوم برای مقیاس‌دهی (مثلاً توسعه بین‌المللی یا گسترش شدید محتوا)، ممکن است دور بعدی برای سرمایه‌گذاری درخواست شود که در آن زمان با داشتن درآمد و نمونه‌های موفق، ارزش‌گذاری بالاتری را برای شرکت پیش‎‌بینی می‌کنیم .

صنعت آموزش VR ترکیبی از خصوصیات صنعت نرم‌افزار (حاشیه سود بالا) و صنعت محتوا (نیاز به سرمایه‌گذاری در تولید) است. طبق داده‌های صنعت، حاشیه سود ناخالص شرکت‌های ارائه‌دهنده آموزش مجازی می‌تواند بالای ۶۰٪ باشد و با بلوغ کسب‌وکار حاشیه سود خالص ۲۰-۳۰٪ به هیچ‌وجه دور از انتظار نیست. 
ما در پیش‌بینی‌ها از عدد ۳۰٪ در سال پنجم استفاده کردیم که کمی محافظه‌کارانه است. اگر VLearn بتواند بخشی از محتوای آموزشی را به صورت استاندارد و چندبار ‌فروش تولید کند (Economy of Scale) در محتوا، امکان افزایش حاشیه سود بیشتر نیز میسر خواهد بود.

در بلندمدت، با رشد فناوری و کاهش هزینه‌های VR (مثلاً ارزان‌تر شدن هدست‌ها)، هزینه ارائه خدمات ما هم پایین‌تر آمده و سودآوری بیشتر می‌شود. در نتیجه، از دید سرمایه‌گذاری، VLearn پس از عبور از دو سال اولیه پرهزینه، به یک کسب‌وکار جذاب از منظر مالی تبدیل خواهد شد که جریان‌های درآمدی تکرارشونده و سودهی پایداری دارد.

 

تحلیل ریسک:


هر کسب‌وکار نوپا با ریسک‌هایی مواجه است؛ ما تا حد امکان ریسک‌های اصلی را شناسایی کرده و برای کاهش آن‌ها برنامه هایی ارائه دادیم:
 

استراتژی کاهش: اولا تلاش می‌کنیم از هدست‌های مقرون‌به‌صرفه (مثل  Oculus Quest) استفاده کنیم
و با فروشندگان سخت‌افزار تعامل داشته باشیم تا بتوانیم perhaps bundle (باندل)
ویژه نرم‌افزار + سخت‌افزار را ارائه دهیم.حتی امکان اجاره یا لیزینگ هدست به مشتریان را بررسی می‌کنیم تا CAPEX آن‌ها کمتر شود. همچنین همگام با پیشرفت تکنولوژی، پلتفرم را با دستگاه‌های AR ارزان‌تر (مانند عینک‌های واقعیت افزوده یا حتی موبایل) نیز سازگار می‌کنیم تا در صورت عدم دسترسی گسترده به  VR، آلترناتیو وجود داشته باشد.
 

استراتژی کاهش: در بعد داخلی، از ابتدای کار ، با مشاوران حقوقی در ارتباط خواهیم بود تا هر مجوز یا استاندارد لازم (مثلاً استاندارد آموزشی یا تأییدیه از مرکز ملی فضای مجازی) را بتوانیم کسب کنیم.
تعامل با نهادهای مرتبط (مثل وزارت کار برای دوره‌های ایمنی) می‌تواند به رسمیت‌بخشی پلتفرم ما کمک کند. در بعد خارجی، سعی می‌کنیم وابستگی به سرویس‌های تحریمی را کمتر کنیم: به این صورت که می‌توانیم از ابزارهای متن‌باز و یا جایگزین‌های بدون محدودیت (برای موتور بازی و غیره) و همچنین میزبانی داده‌ها در دیتاسنترهای داخلی در صورت شدت گرفتن محدودیت‌ها استفاده  کرد.
در تامین تجهیزات نیز، در صورت بروز مشکلات واردات مستقیم، از واسطه‌های منطقه‌ای یا بازار خاکستری استفاده می‌شود. هدف آن است که ریسک توقف کسب‌وکار به خاطر مسائل قانونی/تحریمی به حداقل برسد.
 

استراتژی کاهش: اولاً در فاز پایلوت به انتخاب مشتریانی می‌پردازیم که خود دید باز و نوآورانه داشته باشند تا بتوانیم داستان‌های موفق و بهتری را خلق کنیم. ثانیاً برای هر استقرار، برنامه مدیریت تغییر  یا تحول را (Change Management) ارائه خواهیم داد: جلسات توجیهی برای مدیران درباره مزایای VR و آموزش کاربران به صورت کارگاه‌های سرگرم‌کننده که قادر باشد تا کمی از ترس آن‌ها را کاهش دهد.
خود پلتفرم نیز طوری طراحی می‌شود که کاربرپسند و راحت باشد (با حداقل نیاز به دکمه‌های پیچیده وگیج کننده) تا حتی افراد کم‌تجربه در فناوری هم بتوانند از آن استفاده کنند.
با نشان دادن نتایج قابل اندازه‌گیری(مثلاً آزمون قبل و بعد از دوره  VR) مدیران سنتی را متقاعد می‌کنیم که این یک روش ارزشمند است. همچنین می‌توان از قهرمانان پروژه در بین کارکنان استفاده کرد: افراد علاقه‌مند را آموزش‌دهیم تا به همکاران‌شان کمک کنند و تبدیل به یک الگوی موفق شوند.
 

استراتژی کاهش: استخدام نیروهای فنی مجرب و انجام تست‌های گسترده کلید کار است. قبل از هر استقرار، شبیه‌سازها را ده‌ها بار در شرایط مختلف امتحان می‌کنیم. از بازخورد کاربران برای بهبود UI/UX استفاده می‌شود تا تجربه‌ای روان حاصل گردد.
برای مقیاس‌پذیری، از ابتدا معماری cloud-native اتخاذ می‌کنیم تا افزودن کاربر/مشتری جدید فشار روی سیستم ایجاد نکند.
همچنین یک برنامه پشتیبانی اضطراری تدوین می‌کنیم تا اگر حین اجرای دوره در محل مشتری خللی پیش آمد (مثلاً قطعی اینترنت یا کرش نرم‌افزار)، همچنان دوره را بتوان ادامه داد . مثلاً داشتن یک سناریوی آفلاین ذخیره شده در هدست‌ها یا حضور یک تیم پشتیبانی در محل در پروژه‌های حساس.

استراتژی کاهش: ما تلاش می‌کنیم مزیت اولین بودن (First Mover Advantage) را با تمام توان حفظ کنیم؛ یعنی تا زمانی که رقبا برسند، شبکه مشتری گسترده، محتوای فارسی غنی و برند معتبری ساخته باشیم که مشتریان به راحتی تغییر ندهند.
قفل کردن مشتریان با ارائه خدمات عالی و قراردادهای بلندمدت با تخفیف وفاداری، یکی از راهکارهاست. همچنین به نوآوری مستمر ادامه می‌دهیم – مثلاً افزودن AR یا پشتیبانی از پلتفرم‌های متاورس تا همیشه یک گام جلوتر از رقبا باشیم.
در صورت ورود رقیب قدرتمند خارجی، می‌توان به ائتلاف یا همکاری نیز اندیشید (مثلاً گرفتن نمایندگی آن‌ها در ایران) که البته بستگی به شرایط دارد. مهم این است که گوش‌به‌زنگ تحولات بازار باشیم و استراتژی را سریع وفق دهیم.


علاوه بر موارد فوق، ریسک‌های عمومی کسب‌وکار مانند نوسانات اقتصادی (تورم، نرخ ارز) یا پاندمی‌های احتمالی نیز مدنظر هستند. تورم ممکن است هزینه‌های ما را بالا ببرد ولی از سوی دیگر برای مشتریان نیز بودجه ریالی را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

در این زمینه، ارائه انعطاف در شرایط پرداخت (مثلاً اقساط یا تخفیف) می‌تواند کمک‌کننده باشد. هرچند جالب است که پاندمی کووید قبلاً نشان داد تمایل به آموزش‌های از راه دور را بیشتر می‌کند، که یک فرصت برای VR بود.

به طور کلی، با برنامه‌ریزی پیشگیرانه و ساختار چابک، VLearn آماده مواجهه و تطبیق با این عدم‌قطعیت‌ها خواهد بود.