شهلا شادان

مطالعه این مقاله حدود 173 دقیقه زمان ‌می‌برد.
1404/02/19
144



طرح کسب‌وکار استارتاپ نرم‌افزار زنجیره تأمین مبتنی بر بلاک‌چین

۱. خلاصه اجرایی

استارتاپ ما یک پلتفرم نرم‌افزاری زنجیره تأمین مبتنی بر بلاک‌چین است که با هدف رفع مشکلات از جمله شفافیت، ردیابی و کارایی در زنجیره‌های تأمین صنایع تولیدی، سلامت و هوانوردی ایجاد شده است.
 در حقیقت 
ماموریت ما ایجاد بستری امن و قابل اعتماد برای اشتراک‌گذاری داده‌های زنجیره تامین بین شرکا وهمچنین افزایش بهره‌وری عملیاتی می‌باشد. چشم‌انداز ما تبدیل‌شدن به پیشتاز منطقه‌ای و سپس جهانی در زمینه راهکارهای زنجیره تأمین دیجیتال است، به‌طوری‌که شرکت‌ها بتوانند با اطمینان زنجیره تأمین خود را مدیریت و کارکنانشان را با فناوری‌های نوین آموزش دهند. ارزش پیشنهادی منحصر‌به‌فرد که ما درنظر گرفته ایم ترکیب فناوری بلاک‌چین با هوش مصنوعی و واقعیت‌مجازی است؛ به‌گونه‌ای که علاوه بر ردیابی و شفافیت در زنجیره تامین، امکان آموزش تعاملی نیروی کار از طریق ماژول‌های واقعیت‌مجازی (VR) و ادغام با سامانه‌های مدیریت یادگیری (LMS) فراهم می‌شود.

بازار هدف این راهکار ابتدا ایران و سپس خاورمیانه و بازارهای جهانی است. رشد بازار جهانی نشان‌دهنده فرصت عظیم پیش‌رو است؛ به‌عنوان نمونه، بازار بلاک‌چین در زنجیره تأمین در سال ۲۰۲۵ حدود ۱٫۲۶ میلیارد دلار برآورد شده و پیش‌بینی می‌شود تا سال ۲۰۳۰ به ۹٫۵۲ میلیارد دلار برسد که بیانگر نرخ رشد ترکیبی سالانه نزدیک به ۵۰٪ است. در منطقه خاورمیانه و آفریقا نیز روند مشابهی مشاهده می‌شود؛ اندازه این بازار در منطقه طی سال ۲۰۲۳ حدود ۲۱۶٫۵ میلیون دلار بوده و انتظار می‌رود با نرخ رشد سالانه چشمگیر ۸۹٫۶٪ تا سال ۲۰۳۰ به حدود ۱۹ میلیارد دلار برسد. این رشد فزاینده ناشی از نیاز به شفافیت بیشتر در زنجیره‌های تأمین و امنیت داده‌ها بوده و فرصت مناسبی را برای یک استارتاپ نوآور فراهم می‌آورد.

پیش‌بینی مالی: بر اساس برنامه ما، در سناریوی واقع‌بینانه با شروع از ۱۰۰ مشتری در سال اول و رشد سالانه تعداد مشتریان به حدود۲۰٪، درآمد سالانه استارتاپ از تقریبا ۵۰۰ هزار دلار در سال اول به بیش از ۱ میلیون دلار در سال پنجم خواهد رسید.
حاشیه سود خالص شرکت به دلیل ماهیت مقیاس‌پذیراین نرم‌افزار و کاهش نسبی هزینه‌ها، از منفی در سال‌های اولیه به حدود
۳۰٪ در سال سوم افزایش یافته و در ادامه کار تثبیت خواهد شد. به عنوان مثال، انتظار می‌رود در سال سوم به سود خالص ۲۱۶ هزار دلار(معادل ۳۰٪ حاشیه سود از درآمد ۷۲۰ هزار دلاری) دست یابیم و از آن به بعد هم هر سال سودآوری ادامه خواهد یافت. سرمایه مورد نیاز برای راه‌اندازی و همچنین دو سال اول فعالیت حدود ۵۰۰٬۰۰۰ دلار برآورد شده که عمدتاً صرف توسعه محصول و بازاریابی خواهد شد. به کمک این سرمایه‌گذاری، استارتاپ ما می‌تواند طی ۳ سال به نقطه سر‌به‌سر رسیده  و از سال سوم به بعد به یک سوددهی پایدار دست یابد.

۲. توضیحات شرکت

این استارتاپ به‌صورت یک شرکت سهامی خاص در ایران به ثبت خواهد رسید (که معادل حقوقی یک شرکت خصوصی محدود است) تا انعطاف‌پذیری لازم برای جذب سرمایه‌گذار و گسترش فعالیت‌ها را کسب کند.
محل استقرار اولیه شرکت در تهران (پایتخت ایران) در نظر گرفته شده است که مرکز صنعتی و فناوری کشور محسوب می‌شود و دسترسی به بازار هدف و نیروی متخصص را برایمان آسان تر می‌سازد.
با این حال، رویکرد کسب‌وکار ما از ابتدا دارای دیدگاه گسترش جهانی است. در برنامه
۵ ساله، پس از اعتبارسنجی محصول در بازار ایران، قصد داریم دفاتر منطقه‌ای در خاورمیانه (برای مثال در امارات یا قطر)را  راه‌اندازی کنیم و در نهایت یک نهاد حقوقی در بازارهای بین‌المللی (احتمالاً اروپا یا جنوب‌شرقی آسیا) جهت تسهیل همکاری‌های جهانی تأسیس نماییم.

از نظر مالکیت، ترکیب سهامداران در مرحله ایده شامل بنیان‌گذاران (با تخصص در بلاک‌چین، توسعه نرم‌افزار و مدیریت زنجیره تأمین) و در ادامه سرمایه‌گذاران فرشته یا صندوق‌های جسورانه خواهد بود. ساختار سازمانی شرکت در ابتدای کار کوچک و چابک است و تصمیم‌گیری‌ها به سرعت انجام می‌شود.
با رشد کسب‌وکار، ساختار سازمانی به شکل ماتریسی یا وظیفه‌ای توسعه پیدا می‌کند. تیم مدیریتی متعهد است تا فرهنگ نوآورانه و یادگیری مداوم را در شرکت نهادینه کند. همچنین شرکت به رعایت قوانین محلی ایران (از جمله مقررات حوزه فناوری اطلاعات و الزامات بانک مرکزی در حوزه بلاک‌چین) پایبند خواهد بود و امور حقوقی و مالیاتی خود را کاملا شفاف اداره می‌کند. هدف نهایی، ساختن یک سازمان قابل اعتماد، نوآور و مقیاس‌پذیر است که بتواند در محیط پرتلاطم فناوری مالی و صنعتی امروز رشد کند
.

۳. تحلیل بازار

تحلیل بازار جهانی و ایران

بازار هدف استارتاپ، نقطه تلاقی صنایع فناوری بلاک‌چین، مدیریت زنجیره تأمین و آموزش سازمانی است.
روندهای جهانی نشان می‌دهد که بهره‌گیری از بلاک‌چین در زنجیره تأمین به سرعت در حال افزایش است.
پس همان‌طور که ذکر شد، ارزش بازار جهانی بلاک‌چین در زنجیره تأمین تا سال
۲۰۳۰ به حدود ۹٫۵ میلیارد دلار خواهد رسید و نرخ رشد ترکیبی سالانه (CAGR) در این حوزه بسته به منبع بین ۴۰٪ تا ۸۰٪ گزارش شده است که حاکی از یک روند انفجاری در پذیرش این فناوری می‌باشد.
حتی برخی گزارش‌ها رشد سریع‌تری را نیز مطرح کرده‌اند؛
برای مثال
Allied Market Research نرخ رشد سالانه بیش از ۸۰٪ (۲۰۱۸ تا ۲۰۲۵) را تخمین زده است که بازار را تا سال ۲۰۲۵ به حدود ۹٫۸ میلیارد دلار می‌رساند. هرچند که ارقام دقیق کمی متفاوت هستند اما میان همه ی این گزارشات اتفاق‌نظری وجود دارد که این حوزه، یکی از سریع‌ترین رشدها را در بین فناوری‌های سازمانی تجربه خواهد کرد.

از منظر محرک‌های بازار، نیاز به شفافیت و ردیابی لحظه‌ای در زنجیره تامین مهم‌ترین عامل تقاضا برای فناوری بلاک‌چین است. طی سال‌های اخیر رسوایی‌ها و مشکلات مختلفی (از جمله کالاهای تقلبی، عدم توانایی ردیابی منشاء محصولات، تأخیر در دریافت اطلاعات) باعث شده شرکت‌ها به دنبال راهکارهای نوین باشند.
طبق آمارها، در سال
۲۰۲۳ میزان پذیرش بلاک‌چین در بخش زنجیره تأمین و لجستیک ۳۲٪ افزایش یافته است که نشان‌دهنده سرعت گرفتن در به‌کارگیری این فناوری در زمینه پاسخگویی به نیازهای شفافیت و ردیابی است. در بخش سلامت نیز پذیرش بلاک‌چین ۲۸٪ رشد داشته است که این رشد بیانگر توجه فزاینده به اشتراک امن داده‌ها و ردیابی زنجیره تأمین دارو و تجهیزات پزشکی می‌باشد.
به طور کلی، حدود
۵۵٪ از شرکت‌های بزرگ جهان در حال توسعه یا بررسی پروژه‌های بلاک‌چین هستند که بخش عمده‌ای از آنها کاربردهای زنجیره تأمین را نیز شامل می‌شود.
این آمار موید آن است که بلاک‌چین به یک اولویت در تحول دیجیتال شرکت‌ها بدل شده است
.

 

در ایران و منطقه نیز پتانسیل بازار بسیار  قابل توجه است، اگرچه میزان نفوذ فناوری کمی عقب‌تر از بازارهای پیشرفته می‌باشد. اما همان‌طور که اشاره شد، منطقه خاورمیانه و آفریقا در سال ۲۰۲۳ حدود ۹٫۶٪ از بازار جهانی بلاک‌چین در زنجیره تامین را به خود اختصاص داده‌اند. سهم نسبتاً کم فعلی بیانگر فرصت رشد آتی است، به‌ویژه با توجه به پیش‌بینی رشد نزدیک به ۹۰٪ سالانه در این منطقه. ایران به عنوان یکی از اقتصادهای بزرگ منطقه، پتانسیل بهره‌گیری گسترده از این فناوری را دارد.
صنایع تولیدی ایران (نفت و گاز، پتروشیمی، خودروسازی، صنایع غذایی و …) با زنجیره تأمین پیچیده، می‌توانند از راهکارهای شفاف‌ساز زنجیره تامین بهره فراوانی ببرند. هرچند هنوز آمار رسمی از اندازه بازار بلاک‌چین در ایران موجود نیست، اما علاقه به فناوری بلاک‌چین در کشور همچنان رو به افزایش است
. برای مثال، گروه صنعتی گلرنگ (یکی از بزرگ‌ترین هولدینگ‌های تولیدی ایران) اخیراً پروژه‌ای پژوهشی برای پیاده‌سازی بلاک‌چین در زنجیره تأمین خود انجام داده، که نشان‌دهنده توجه صنایع داخلی به این حوزه است. همچنین سیاست‌گذاری‌های دولت در حوزه رمز ارز و بلاک‌چین در حال تدوین هستند؛ هرچند تمرکز بیشتر بر رمزارزها بوده،اما انتظار می‌رود کاربردهای صنعتی بلاک‌چین نیز مورد حمایت قرار بگیرند.

مشتریان هدف و مشکلات آن‌ها

مشتریان هدف ما شرکت‌ها و سازمان‌های فعال در سه بخش تولیدی، سلامت و هوانوردی هستند که همگی با چالش‌های حیاتی در زنجیره تامین خود مواجه‌اند:

جمع‌بندی مشکلات مشتریان: به طور خلاصه، وجوه مشترک چالش‌های ذکرشده عبارتند از: )عدم شفافیت و ردیابی دشوار (که منجر به تقلب و اتلاف می‌شود)، فرآیندهای کند و ناکارآمد (به دلیل استفاده از اسناد کاغذی یا سیستم‌های جزیره‌ای، (مشکلات تطبیق با استانداردها و مقررات) نیاز به مدارک و گزارش‌های پیچیده و (نیاز فزاینده به آموزش نیروی انسانی) برای کار با فناوری‌ها و فرآیندهای جدید زنجیره تامین.

راهکار پیشنهادی ما مستقیماً به این موانع پاسخ می‌دهد: با یک دفترکل توزیع‌شده بلاک‌چین
، شفافیت و ردیابی انتها‌به‌انتها را تأمین می‌کنیم، با قراردادهای هوشمند، بسیاری از فرایندهای دستی را به صورت خودکار و سریع می‌کنیم، و از طریق ماژول‌های آموزشی واقعیت‌مجازی کارکنان را با ایمنی و کارایی بیشتر آموزش می‌دهیم تا پذیرش تغییرات تسهیل شود.

تحلیل رقابتی

علیرغم نوظهور بودن حوزه بلاک‌چین در زنجیره تأمین، رقابت در سطح جهانی رو به افزایش بوده و چندین بازیگر مطرح و همچنین استارتاپ‌های تخصصی در این عرصه فعالیت می‌کنند. بر اساس گزارش‌ها، این بازار در حالت کلی تا حدی متمرکز است و توسط چند شرکت بزرگ فناوری هدایت می‌شوددر زیر به حداقل ۵ رقیب واقعی (چه در سطح جهانی و چه منطقه‌ای) اشاره می‌کنیم و نقاط قوت و ضعف هر کدام را مرور می‌کنیم:

علاوه بر موارد بالا، شرکت‌های بزرگ فناوری دیگر نظیر مایکروسافت (Azure Blockchain) و آمازون (AWS Blockchain) نیز خدمات زیرساخت بلاک‌چین را ارائه می‌کنند که به‌طور غیرمستقیم نیز رقیب محسوب می‌شوند.
زیرا شرکت‌ها می‌توانند با استفاده از این پلتفرم‌های ابری راهکار خود را بسازند وهمچنین استارتاپ‌های نوظهوری مثل

Morheus Network )کانادا)
، Provenance (انگلستان) و یا OriginTrail (اروپا) در حوزه بلاک‌چین لجستیک و ردیابی فعال‌اند.
فهرست رقبا این را نشان می‌دهد که درچنین زمینه‌ای دو دسته بازیگر وجود دارد:

  1. یکی غول‌های فناوری با راهکارهای گسترده سازمانی مانند: (IBM, SAP, Oracle, Microsoft, Amazon) که مزیت منابع و اعتبار دارند
  2. دیگری استارتاپ‌ها و پروژه‌های تخصصی بلاک‌چین همچون: (VeChain, Chronicled, ...) که چابکی و تمرکزشان برروی یک بخش است .

خوشبختانه در بازار ایران و منطقه، هنوز هیچ‌یک از این رقبا حضور فعالی نداشته و اغلب پروژه‌های اجراشده توسط آنها محدود به پایلوت‌های کوچک بوده است.
از این رو، استارتاپ ما می‌تواند با اولین
Mover بودن در بازار ایران یک مزیت رقابتی کسب کند.
اما با این حال باید بتوانیم برخی از نقاط ضعف رقبا را پوشش دهیم (مثلاً هزینه پایین‌تر و خدمات بومی) و نقاط قوتشان را نیز در محصول خود داشته باشیم (مثلاً یکپارچگی با سیستم‌های موجود و مقیاس‌پذیری)
.

۴. سازمان و مدیریت

ساختار سازمانی پیشنهادی برای این استارتاپ به صورت چابک و پروژه‌محور طراحی شده است تا بتواند مرحله ایده‌پردازی تا محصول اولیه را سریع‌تر طی کند. در ابتدای کار (۱-۲ سال نخست)، تیمی کوچک ولی چند‌تخصصی خواهیم داشت که هر عضو ممکن است چندین مسئولیت را بپذیرد.
در ادامه با رشد کسب‌وکار، ساختار رسمی‌تر
، شرح وظایف دقیق‌تری شکل می‌گیرد. چارت سازمانی اولیه شامل نقش‌های کلیدی زیر است:

علاوه بر نقش‌های فوق، مدیر مالی/اداری (برای مدیریت منابع مالی، حسابداری و امور اداری) و کارشناس امنیت اطلاعات (جهت اطمینان از امنیت سایبری پلتفرم) نیز از سال‌های میانی به تیم اضافه خواهند شد. در سال اول بسیاری از این مسئولیت‌ها بین اعضای موجود تقسیم می‌شود (برای مثال، CTO مسئولیت امنیت را نیز برعهده می‌گیرد و مدیرعامل امور مالی را پیگیری می‌کند).

ساختار تصمیم‌گیری در تیم ما چابک (Agile) خواهد بود. جلسات اسکرام روزانه بین اعضای فنی و جلسات هفتگی کل تیم برگزار می‌شود تا همه از پیشرفت‌ها و چالش‌ها آگاه باشند. فرهنگ سازمانی ما بر شفافیت، ابتکارعمل و یادگیری مداوم تأکید دارد. به‌عنوان مثال، هر عضو تیم تشویق می‌شود ایده‌های بهبود محصول را مستقیماً مطرح کند یا برای حل مسائل مشتری، فراتر از شرح وظایف رسمی خود اقدام نماید. ما قصد داریم با رشد شرکت، همچنان این فرهنگ استارتاپی حفظ شود. برای آموزش و به‌روز نگه‌داشتن مهارت‌های تیم، برنامه‌های آموزشی داخلی (مثلاً کارگاه‌های بلاک‌چین، دوره‌های طراحی تجربه کاربری، سمینارهای صنعت زنجیره تامین) برگزار خواهیم کرد.

در بعد حاکمیت شرکتی، با جذب سرمایه‌گذاران، هیئت مدیره‌ای متشکل از بنیان‌گذاران و نمایندگان سرمایه‌گذاران تشکیل می‌شود تا نظارت عالیه بر استراتژی داشته باشد. تلاش می‌کنیم مشاوران خبره از صنایع هدف و حوزه فناوری نیز به‌عنوان مشاور هیئت مدیره در کنار خود داشته باشیم (برای مثال یک مدیر ارشد زنجیره تامین در صنعت دارو به عنوان مشاور افتخاری). این کار به هدایت بهتر شرکت در مسیری که واقعاً به نیاز بازار منجر شود کمک خواهد کرد.

۵. محصولات و خدمات

محصول اصلی ما یک نرم‌افزار مدیریت زنجیره تأمین مبتنی بر بلاک‌چین است که به‌صورت یک پلتفرم جامع عرضه می‌شود. این پلتفرم دارای ماژول‌ها و ویژگی‌های کلیدی زیر است:

در کنار محصول اصلی، ما خدمات مشاوره و سفارشی‌سازی نیز ارائه می‌دهیم. پیاده‌سازی بلاک‌چین در زنجیره تامین اغلب نیازمند تحلیل فرآیندهای فعلی، آموزش کارکنان و یکپارچه‌سازی با سیستم‌های موجود است. تیم ما خدمات مشاوره‌ای برای طراحی فرآیندهای جدید مبتنی بر بلاک‌چین، انتقال داده‌های قدیمی به سیستم جدید و توسعه ماژول‌های سفارشی (مثلاً گزارش خاص مورد نیاز مشتری) را به‌صورت پروژه‌ای انجام خواهد داد. این خدمات هم یک منبع درآمد تکمیلی است و هم موفقیت پروژه را برای مشتری تضمین می‌کند.

۶. استراتژی بازاریابی و فروش

مدل قیمت‌گذاری

مدل قیمت‌گذاری اصلی ما مبتنی بر اشتراک سالانه (Subscription) به ازای هر سازمان است. بر اساس تحقیقات و نیز ارزش‌آفرینی محصول، قیمت پایه را بر۵۰۰۰ دلار در سال به ازای هر مشتری (سازمان) در نظر گرفته‌ایم. این مبلغ به یک سقف مشخصی از کاربران و تراکنش‌ها (مثلاً ۲۰ کاربر و ۱۰۰۰ تراکنش در ماه) اجازه می‌دهد و برای سازمان‌های بزرگتر، نیازمند ظرفیت بیشتر، پلن‌های بالاتر با قیمت‌های متناسب ارائه خواهد شد (مثلاً ۱۵٬۰۰۰ دلار در سال برای ۵۰ کاربر و ۵۰۰۰ تراکنش ماهانه، و پلن سازمانی سفارشی برای موارد بزرگ‌تر. رویکرد ما ایجاد بسته‌های قیمتی شفاف است: یک بسته «استاندارد» برای شرکت‌های متوسط، یک بسته «حرفه‌ای» برای شرکت‌های بزرگتر با امکانات اضافه(مثلاً داشبوردهای سفارشی، یا امکان ماژول VR گسترده)، و یک بسته «سفارشی» که قیمت آن طی مذاکره و بسته به نیازهای ویژه تعیین می‌شود. این مدل باعث می‌شود شرکت‌های کوچکتر نیز توان ورود داشته باشند و به مرور که ارزش محصول را دیدند به پلن‌های بالاتر ارتقا دهند.

علاوه بر هزینه اشتراک نرم‌افزار، خدمات جانبی مانند مشاوره استقرار، توسعه سفارشی یا یکپارچه‌سازی با سیستم‌های موجود به صورت پروژه‌ای و با دریافت هزینه مجزا ارائه خواهد شد. برای نمونه، ممکن است یک شرکت هواپیمایی بخواهد سیستم ما را به پایگاه‌داده تعمیراتی خود وصل کند؛ انجام این یکپارچه‌سازی می‌تواند به عنوان پروژه سفارشی قیمت‌گذاری شود (مثلاً ۲۰٬۰۰۰ دلار به‌صورت یکباره). همچنین ارائه دوره‌های آموزشی حضوری برای کارکنان مشتریان (فراتر از محتوای آنلاین) می‌تواند یک منبع درآمد کوچک دیگر باشد.

برای ترغیب مشتریان اولیه، تخفیف‌های ورودی را در نظر گرفته‌ایم: به اولین مشتریان در هر صنعت تخفیف ۲۰٪ در سال اول و شرایط پرداخت منعطف (مثلاً امکان پرداخت فصلی) ارائه می‌شود تا ریسک آنها را کاهش یابد.

همچنین مدل Freemium محدود را بررسی می‌کنیم؛ به این صورت که شرکت علاقه‌مند بتواند به‌مدت ۳ ماه پایلوت را با داده‌ها و محیط محدود رایگان امتحان کند و در صورت رضایت به اشتراک پولی تبدیل شود. البته با توجه به پیچیدگی راهکار، این امکان شاید تنها برای موارد با جدیت بالا فراهم شود.

کانال‌های فروش:

فروش این محصول ماهیت (B2B)سازمانی دارد و تصمیم‌گیرندگان معمولاً مدیران ارشد عملیاتی، مدیران فناوری اطلاعات یا مدیران زنجیره تامین شرکت‌ها هستند. بنابراین فروش مستقیم و روابط شخصی نقشی کلیدی دارند. ما یک تیم فروش کوچک ولی متمرکز بر صنایع هدف تشکیل می‌دهیم که از روش‌های زیر استفاده می‌کند:

علاوه بر روش‌های فوق، بودجه بازاریابی نیز به‌طور دقیق مدیریت خواهد شد. در سال اول حدود ۲۰۰ هزار دلار از سرمایه اولیه را به بازاریابی و فروش اختصاص می‌دهیم که بخش عمده آن صرف نیروی فروش، تولید محتوا و تبلیغات آنلاین هدفمند می‌شود.
انتظار داریم با این هزینه بتوانیم حداقل
۱۰۰ مشتری را جذب کنیم که بر این اساس
(CAC هزینه جذب هر مشتری)  حدود ۲٬۰۰۰ دلار خواهد بود. با توجه به درآمد سالانه ۵٬۰۰۰ دلار از هر مشتری، دوره بازگشت هزینه جذب کمتر از نیم‌سال خواهد بود که بسیار مطلوب است.
حتی با افزایش هزینه‌های جذب در سال‌های بعد (با ورود به بازارهای جدید)، پیش‌بینی می‌کنیم
CAC در حدود ۳۰۰۰ دلار باقی بماند. از سوی دیگر، ارزش طول عمر مشتری (LTV) با فرض نگهداشت متوسط ۵ ساله هر مشتری و عدم افزایش قیمت، حدود ۲۵٬۰۰۰ دلار است.
بنابراین نسبت
LTV به CAC بیش از ۸ به ۱ خواهد بود که نشان‌دهنده سودآوری پایدار مدل کسب‌وکار است (معیار استاندارد حداقل ۳ به ۱ توصیه می‌شود). این نسبت بالا به دلیل ماهیت اشتراکی و تکرارشونده درآمد و همچنین هزینه پایین ارائه خدمت به مشتریان جدید پس از توسعه محصول حاصل می‌شود. بدیهی است که ما به طور منظم این شاخص‌ها را پایش کرده و در صورت افت نسبت LTV/CAC، استراتژی بازاریابی را اصلاح کنیم تا رشدمان اقتصادی و بهینه باقی بماند.

برنامه بازاریابی دیجیتال و بازگشت سرمایه

بازاریابی دیجیتال کانالی کلیدی برای ماست زیرا به صرفه‌ترین راه برای دسترسی به مخاطبان متخصص است. ما قصد داریم یک کمپین بازاریابی محتوایی ۱۲ ماهه اجرا کنیم. در این کمپین، هر ماه حداقل ۲ مقاله تحلیلی یا مطالعه موردی در وبلاگ خود منتشر می‌کنیم که با آمار و ارقام، مزایای بلاک‌چین در زنجیره تامین را نشان دهد. سپس این محتواها از طریق شبکه‌های اجتماعی( (LinkedIn، توییتر) و خبرنامه ایمیلی به دست مخاطبان می‌رسد. برای مثال، در لینکدین پست‌هایی را هدف‌گذاری می‌کنیم که مدیران زنجیره تامین صنایع خاص را مخاطب قرار دهد. همچنین از تبلیغات هدفمند لینکدین(LinkedIn Sponsored Content) بهره می‌بریم تا محتوای کلیدی ما به مدیران ارشد شرکت‌های فهرست‌شده ایرانی و همچنین منطقه‌ای نمایش داده شود.
بنابراین بودجه‌ای در حدود
۵۰ هزار دلار برای تبلیغات آنلاین طی سال اول در نظر گرفته‌ایم.که انتظار داریم نرخ تبدیل این سرنخ‌های دیجیتال به مشتری واقعی حدود ۵٪ باشد؛ به عبارتی اگر از طریق دیجیتال ۱۰۰۰ نفر جذب وب‌سایت شوند و ۱۰۰ دموی جدی درخواست شود، حداقل ۵ قرارداد فروش حاصل می‌گردد. و با متوسط درآمد ۵۰۰۰ دلاری هر قرارداد، بازگشت سرمایه (ROI) کمپین دیجیتال در سال اول مثبت خواهد بود (۲۵٬۰۰۰ دلار درآمد در برابر ۵۰٬۰۰۰ دلار هزینه که بخشی از آن به ایجاد آگاهی بلندمدت نیز کمک می‌کند).
البته در بلندمدت با شناخته‌تر شدن برند، انتظار داریم
CAC کاهش و ROI افزایش یابد؛ چرا که مشتریان بیشتری با بازاریابی دهان‌به‌دهان و اعتبار برند جذب می‌شوند.

بازارهای هدف و استراتژی ورود

بازار اولیه ما ایران است که در آن صنایع تولیدی، دارویی و هوانوردی نیاز شدیدی به راهکارهای نوآورانه زنجیره تامین دارند. استراتژی ورود ما به بازار ایران این است که ابتدا با یکی دو مشتری پیشگام در هر صنعت وارد همکاری شویم و پروژه پایلوت را اجرا کنیم. برای مثال، همکاری با یک شرکت داروسازی بزرگ یا یک مجموعه بیمارستانی جهت ره‌گیری توزیع دارو، یا همکاری با یک شرکت لجستیکی برای شفافیت در حمل‌ونقل کالا.
 

با اجرای موفق این پروژه‌های نمونه و مستندسازی مطالعات موردی موفق (Success Stories)، اعتبار لازم برای جذب سایر مشتریان در همان صنعت را به‌دست خواهیم آورد.
سپس در سال‌های بعد، گسترش منطقه‌ای مد نظر است. کشورهای همسایه و منطقه مانند ترکیه، کشورهای حاشیه خلیج فارس (امارات، قطر، عربستان) و آسیای میانه می‌توانند بازارهای بالقوه ای باشند که چالش‌های لجستیکی مشابه دارند.
در این مناطق، از آنجا که حضور فیزیکی ما محدود است، برنامه‌ریزی برای یافتن شرکای محلی (مانند شرکت‌های نرم‌افزاری یا مشاور مدیریتی) جهت نمایندگی فروش و پشتیبانی صورت خواهد گرفت.
در نهایت در افق
۵ ساله، بازارهای اروپا یا جنوب شرق آسیا نیز به واسطه مزیت‌های رقابتی محصول(مانند یکپارچگی آموزش با VR که کمتر در محصولات غربی دیده می‌شود) قابل هدف‌گذاری خواهند بود.
اما ورود به بازارهای توسعه‌یافته جهانی احتمالاً نیازمند اخذ گواهی‌نامه‌های بین‌المللی و همکاری با شرکت‌های بزرگتر خواهد بود که در فاز پس از
۵ سال برنامه‌ریزی می‌شود.

( CAC و LTV با فرضیات واقع‌بینانه)

همان‌طور که اشاره شد، در مدل مالی ما CAC حدود ۲۰۰۰ تا ۳۰۰۰ دلار و LTV حدود ۲۵٬۰۰۰ دلار برآورد می‌شود. این ارقام بر پایه مفروضات زیر هستند:

۷. برنامه عملیاتی

فرآیند توسعه محصول

برای توسعه نرم‌افزار، از روش چابک (Agile) بهره خواهیم برد تا بتوانیم طی چرخه‌های کوتاه، محصول را بهبود داده و براساس بازخورد کاربران واقعی آن را اصلاح کنیم. جدول زمانی کلان برای توسعه و عرضه محصول به شرح زیر است:

نیازهای سخت‌افزاری و زیرساخت

از نظر سخت‌افزاری، نیازهای عمده ما بیشتر در سمت سرورهای ابری است. برای اجرای شبکه بلاک‌چین خصوصی و پایگاه داده‌های مربوطه، ابتدا از یک سرور ابری با مشخصات متوسط (مثلاً ۸ هسته CPU، ۱۶ گیگ (RAM) استفاده می‌کنیم که می‌تواند تا ده‌ها هزار تراکنش در روز را مدیریت کند. با افزایش بار، زیرساخت را روی سرویس‌های ابری مقیاس‌پذیر(مانند (AWS ECS یا (Azure Kubernetes) منتقل می‌کنیم تا به صورت خودکار با اضافه کردن کانتینر/سرور جدید، توان پردازشی افزایش یابد. از ابتدا معماری را به صورت Containerized (Docker) طراحی می‌کنیم تا جابه‌جایی بین محیط‌های مختلف آسان باشد. همچنین برای ذخیره‌سازی امن داده‌ها (مثلاً مستندات ضمیمه تراکنش‌ها یا فایل‌های آموزشی) از سرویس‌هایی مثل   AWS S3 یا معادل‌ آنها استفاده می‌کنیم.

در بخش کلاینت، برای قابلیت VR نیاز به تعدادی هدست واقعیت‌مجازی Oculus (یا مشابه) داریم. برای تیم توسعه ۲ تا ۳ دستگاه Oculus Quest تهیه خواهد شد تا فرآیند طراحی و تست سناریوهای VR انجام پذیرد. برای مشتریانی که از قابلیت VR استفاده می‌کنند نیز یا خودشان هدست را تهیه می‌کنند، یا می‌توانیم در قالب قرارداد به آنها اجاره دهیم/بفروشیم. این موضوع بسته به مشتری تنظیم می‌شود. خوشبختانه هدست‌های مدرن مثل Oculus Quest به PC وابسته نیستند و اجرای محتوای ما روی خود هدست صورت می‌گیرد که استقرار را آسان‌تر می‌کند (فقط نیاز به انتقال بسته اپلیکیشن روی هدست است).

از منظر شبکه و ارتباطات، زیرساخت ابری باید از داخل ایران قابل دسترس باشد. با توجه به احتمال محدودیت‌های اینترنت بین‌الملل، در صورت نیاز از دیتاسنترهای داخلی یا CDN داخلی استفاده می‌کنیم تا دسترسی کاربران ایرانی بدون مشکل کاهش سرعت انجام شود. به طور مشخص، اگر AWS یا Azure مستقیماً قابل استفاده نباشند، از خدمات ابری ایرانی معتبر یا سرورهای اختصاصی در دیتاسنترهای تهران بهره خواهیم برد، هرچند این ممکن است هزینه را اندکی افزایش دهد ولی برای تضمین دسترس‌پذیری ضروری است.

مقیاس‌پذیری و امنیت داده‌ها

مقیاس‌پذیری در دو بعد تعداد تراکنش‌ها و تعداد سازمان‌های عضو شبکه در نظر گرفته شده است.
با تفکیک لایه‌های برنامه (بلاک‌چین، منطق کسب‌وکار، رابط کاربری) و استفاده از رویکرد مایکروسرویس، می‌توان هر لایه را مستقل مقیاس داد. مثلاً اگر تعداد تراکنش‌های زنجیره تامین خیلی افزایش یافت، می‌توان گره‌های بیشتری به شبکه بلاک‌چین افزود یا اگر کاربران داشبورد زیاد شدند، سرورهای وب را تکثیر کرد.
همچنین طراحی پایگاه داده آف‌چین باید به گونه‌ای باشد که پرس‌وجوهای تحلیلی حتی با وجود میلیون‌ها سابقه سریع باشند
 )استفاده از ایندکس‌های مناسب، امکان Shard کردن دیتا در صورت نیاز.(

 همچنینما برای ارزیابی مستمر کارایی، تست‌های فشار (Load Test) منظم را انجام خواهیم داد.

امنیت یکی از ارکان اساسی پلتفرم ماست، چرا که هرگونه نقض امنیت می‌تواند اعتماد ذینفعان را کاملا به سیستم بلاک‌چین مخدوش کند. لایه‌های مختلف امنیتی در نظر گرفته شده‌اند:

تولید محتوا و پشتیبانی عملیاتی

برای بخش آموزشی VR، نیاز به تولید محتوا (طراحی سناریوها، ساخت مدل‌های سه‌بعدی، ضبط صدا و…) داریم. بخشی از این کار توسط تیم داخلی )طراح آموزشی و توسعه‌دهنده (VR انجام می‌شود. اما برای سرعت‌بخشیدن، از پیمانکاران خارجی نیز بهره می‌گیریم؛ مثلاً جهت مدل‌سازی سه‌بعدی انبار یا کابین هواپیما، می‌توان از هنرمندان فریلنسر یا شرکت‌های تولید محتوای واقعیت مجازی نیز کمک گرفت. در برنامه عملیاتی، ۲ سناریوی VR اصلی (یکی مربوط به انبارداری/تولید و یکی مربوط به صنعت سلامت یا هوانوردی) تا پایان سال اول ساخته می‌شود. سپس بسته به تقاضای مشتری، سناریوهای جدید افزوده خواهند شد.

پشتیبانی عملیاتی محصول نیزبسیار حائز اهمیت است. ما یک سرویس پشتیبانی 24/7 در سطح پایه ارائه می‌دهیم که شامل مانیتورینگ دائمی سیستم، پشتیبانی ایمیلی و در ساعات کاری پشتیبانی تلفنی خواهد بود. برای مشتریان بزرگ، امکان قرارداد SLA )توافقنامه سطح خدمات) ویژه وجود دارد تا زمان پاسخگویی کوتاه‌تر یا حضور نیروی مقیم در محل آنها (در دوره‌های حساس راه‌اندازی) تضمین شود. برای تحقق این امر، از سال دوم یک تیم پشتیبانی/عملیات تشکیل خواهد شد که مسئول رفع مشکلات فنی مشتریان، نگهداری سروره و تهیه پشتیبان‌های منظم از داده‌ها و به‌روزرسانی‌های دوره‌ای سیستم است.

۸. برنامه مالی

در برنامه مالی ۵ ساله، ما سناریویی را ترسیم کرده‌ایم که در آن استارتاپ طی ۲ سال اول به نقطه سر‌به‌سر می‌رسد و سپس سوددهی فزاینده‌ای پیدا خواهد کرد.
مفروضات کلیدی شامل
: ۱۰۰ مشتری در سال اول با رشد سالانه ۲۰٪ در تعداد مشتریان، قیمت اشتراک سالانه ۵۰۰۰ دلار بدون تغییر، و هزینه‌های عملیاتی با رشد کنترل‌شده (افزایش جزئی متناسب با توسعه تیم و فعالیت‌ها) است. جدول زیر خلاصه‌ای از پیش‌بینی‌های مالی ۵ ساله را نشان می‌دهد:

سال

تعداد مشتری

درآمد (هزار دلار)

هزینه‌ها (هزار دلار)

سود/زیان (هزار دلار)

حاشیه سود خالص

۱

۱۰۰

۵۰۰

۸۰۰

-۳۰۰

-۶۰٪

۲

۱۲۰

۶۰۰

۷۰۰

-۱۰۰

-۱۷٪

۳

۱۴۴

۷۲۰

۵۰۴

+۲۱۶

+۳۰٪

۴

۱۷۳

۸۶۵

۶۰۵

+۲۶۰

+۳۰٪

۵

۲۰۷

۱۰۳۵

۷۳۰

+۳۰۵

+۳۰٪


همان‌طور که مشاهده می‌شود، در سال‌های اول و دوم به دلیل سرمایه‌گذاری سنگین در توسعه و بازاریابی شرکت زیان‌ده خواهد بود (جمعاً ۴۰۰ هزار دلار زیان طی ۲ سال).

اما این زیان کاملاً با سرمایه اولیه ۵۰۰ هزار دلاری پوشش داده می‌شود. از سال سوم با رسیدن به حدود ۱۴۴ مشتری و درآمد ۷۲۰ هزار دلاری، شرکت به سود خالص ۲۱۶ هزار دلار دست می‌یابد که حاشیه سود خالص ~۳۰٪ را محقق می‌کند (هدف‌گذاری ما).
در سال‌های چهارم و پنجم نیز با رشد مشتریان، سود خالص حدود
۲۶۰ هزار دلار و ۳۰۰ هزار دلار خواهد بود. حاشیه سود خالص در این سال‌ها حول ۳۰٪ حفظ می‌شود؛ این بدین معنی است که ما بخشی از درآمد اضافه را مجدداً صرف رشد (استخدام نیرو، ورود به بازار جدید) می‌کنیم تا سهم بازار را افزایش دهیم، وگرنه در صورت ثبات هزینه‌ها حاشیه سود می‌توانست بیشتر شود.

فرضیات دقیق مالی:

۹. تحلیل ریسک

هر کسب‌وکاری به ویژه در حوزه فناوری‌های نوظهور با ریسک‌هایی مواجه است. ما چند دسته ریسک اصلی را شناسایی کرده‌ایم و برای هر کدام استراتژی‌های کاهش در نظر گرفته‌ایم:

در نهایت، رویکرد ما به ریسک‌ها پیشگیرانه و واکنش سریع خواهد بود.
ما باور داریم با تیم متخصص، برنامه‌ریزی قبلی و ارتباط نزدیک با مشتریان و ذینفعان، می‌توان اکثر ریسک‌ها را مهار کرد و یا حتی به فرصت تبدیل نمود
.

۱۰. پیوست‌ها

نمودارها و آمارهای پشتیبان

نمودار 1: رشد بازار بلاک‌چین در زنجیره تأمین (خاورمیانه و آفریقا). این نمودار اندازه بازار منطقه خاورمیانه-آفریقا را از سال ۲۰۱۸ تا ۲۰۳۰ نشان می‌دهد که از کمتر از ۱۰۰ میلیون دلار در سال‌های ۲۰۱8-۲۰۱۹ به بیش از ۱۹ میلیارد دلار در ۲۰۳۰ افزایش می‌یابد. همان‌طور که در هایلایت‌های گزارش مشخص شده، این معادل نرخ رشد سالانه مرکب ۸۹٫۶٪ طی دوره ۲۰۲۴ تا ۲۰۳۰ است. رشد نمایی چنین بازارهایی تایید می‌کند که حرکت صنایع به سمت راهکارهای بلاک‌چین اجتناب‌ناپذیر است و استارتاپ ما در یکی از جذاب‌ترین بازارهای آینده‌دار فعالیت می‌کند. ایران نیز بخشی از این منطقه است و می‌تواند از این موج رشد منتفع شود، مشروط بر آنکه بازیگران محلی (مانند استارتاپ ما) زیرساخت و آمادگی لازم را فراهم کنند. سهم کنونی منطقه از بازار جهانی حدود ۹٫۶٪ است که نشان‌دهنده جای کار زیاد و فضای خالی برای رشد است.

منابع و مستندات

در تدوین این طرح کسب‌وکار، از منابع معتبری برای برآوردهای بازار و نمونه‌های عملی استفاده شده است. کلیه آمارها و نقل‌قول‌های داده‌ای در متن با شماره منبع مشخص شده‌اند. به عنوان مثال، 2 به گزارش Mordor Intelligence و 7 به گزارش Grand View Research اشاره دارد. فهرست برخی منابع کلیدی به شرح زیر است:

تمامی این داده‌ها و تحلیل‌ها پشتوانه برنامه ما قرار گرفته‌اند تا یک طرحی داده‌محور و واقع‌بینانه ارائه شود. امیدواریم با این پشتوانه، سرمایه‌گذاران تصویر روشنی از چشم‌انداز، سودآوری و ریسک‌های مدیریت‌شده استارتاپ ما به‌دست آورده،و در مسیر تحقق این چشم‌انداز با ما همراه شوند.